ارزیابی پایداری عملکرد سرشاخه و بازده اسانس در 11 ژنوتیپ‌ آویشن برگ نیزه‌ای (Thymus lancifolius Celak.) در13 مکان به روش GGE بای پلات

نوع مقاله : مقاله علمی - پژوهشی

نویسنده

رئیس گروه تحقیقات اگرونومی و اصلاح گیاهان مرتعی

10.22092/ijrfpbgr.2025.369312.1475

چکیده

سابقه و هدف
گونه‌های جنس آویشن ( (Thymus L.از خانواده نعناع (Lamiacea)، از مهمترین گونه‌‌های دارویی و معطر محسوب می­شوند که از تنوع مورفولوژیک، ژنتیک و فیتوشیمیایی برخوردار هستند. آویشن برگ نیزه‌ای (Thymus lancifolius Celak.) یکی از گونه‌های انحصاری جنس آویشن در ایران است که به‌علت داشتن ترکیبات فنولی بالا، از ارزش اقتصادی و دارویی زیادی برخوردار است. کشت، ارزیابی و شناسایی جمعیت‌های پرمحصول و پایدار این گونه از لحاظ عملکرد سرشاخه گلدار و بازده اسانس از اهداف این مطالعه است.
مواد و روش‌ها
در ارزیابی مقدماتی کلکسیون ذخایر ژنتیکی آویشن در مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور در سال 1387، تعداد 11 ژنوتیپ آویشن برگ نیزه‌ای Th. Lancifolius شناسایی شدند. بذر ژنوتیپ‌ها و شاهد (آویشن باغی Thymus vulgaris)، ابتدا در سینی‌های پلاستیکی در گلخانه کشت گردیدند. نشاء‌ها در بهار 1388 به مزرعه در 13 ایستگاه تحقیقاتی در استان‌های آذربایجان‌شرقی، اصفهان، خراسان رضوی، زنجان، قم، مرکزی، همدان، گلستان، یزد، سمنان، اردبیل و تهران (باغ گیاه‌شناسی و دماوند- همند آبسرد) منتقل و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 2 تکرار در شرایط آبی کشت شدند. هر کرت شامل 15 بوته بود که در سه ردیف 5تایی به فواصل 75 × 75 سانتی‌متر بود. در سال استقرار یادداشت‌برداری به عمل نیامد و در سال‌های دوم و سوم در مرحله گلدهی کامل، برداشت سرشاخه انجام شد و اسانس گیاهان در مرحله گلدهی کامل به روش تقطیر با آب استخراج شد. داده‌های عملکرد ماده خشک سرشاخه، بازده اسانس و عملکرد اسانس در هکتار مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند و میانگین ژنوتیپ‌ها با روش LSD با شاهد مقایسه شدند. با توجه به معنی‌دار بودن اثرهای محیط، ژنوتیپ و اثرمتقابل ژنوتیپ در محیط، تجزیه پایداری ژنوتیپ‌ها در 13 محیط به روش بای‌پلات GGE با استفاده از نرم‌افزار R4.5 انجام شد.
نتایج
نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد سرشاخه با 1627 کیلوگرم در هکتار در سال در ژنوتیپ 48 بدست آمد که از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری با شاهد نداشت. در حالی که عملکرد سرشاخه بقیه ژنوتیپ‌ها از عملکرد شاهد کمتر بود و همگی در کلاس b قرار گرفتند. از لحاظ درصد اسانس روند کاملاً متفاوت بود و بیش از نیمی از ژنوتیپ‌ها، به‌طور معنی‌داری، میانگین بازده اسانس بیشتری نسبت به شاهد داشتند. بیشترین درصد اسانس با 71/1 و 62/1 در­­صد به ترتیب در ژنوتیپ‌های 1 و 45 بدست آمد که از لحاظ آماری نسبت به میانگین اسانس شاهد (04/1 درصد) بیشتر بود. میانگین عملکرد اسانس ژنوتیپ‌های 1، 45، 48 و 61 به ترتیب 8/22، 3/22، 1/24 و 9/23 کیلوگرم در هکتار بود که از لحاظ آماری برتری معنی‌داری نسبت به شاهد (1/19 کیلوگرم در هکتار) داشتند. برای تعیین پایداری ژنوتیپ‌ها، به روش بای‌پلات GGE از خط مختصات میانگین محیط(AEC)  استفاده شد. برای عملکرد سرشاخه، ژنوتیپ‌های 45 و 48 و شاهد، برای درصد اسانس ژنوتیپ­های 1 و 45 و برای عملکرد اسانس ژنوتیپ‌های 1 و 41، 45 و 48، علاوه بر عملکرد بالا در موقعیت نزدیک به ژنوتیپ مطلوب فرضی روی خط AEC قرار گرفتند و پایداری عمومی در همه مکان‌ها داشتند.
نتیجه‌گیری
با توجه به نتایج، تجزیه واریانس مرکب و تجزیه پایداری به روش بای‎پلات GGE، سه ژنوتیپ‌ کد1 (فراهان)، 45 (فریدونشهر) و 48 (خرم آباد)‌ به‌دلیل میانگین بالای عملکرد سرشاخه، بازده اسانس و عملکرد اسانس و پایداری عمومی عملکرد در مکان‌های متعدد به‌عنوان ژنوتیپ‌های‌ برتر برای ارزیابی در پروژه‌های تحقیقی ترویجی و تولید بذر انتخاب شدند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات