مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Evaluation of genetic diversity of some Iranian species in the genus Tulipa L. using CDDP molecular markerارزیابی تنوع ژنتیکی برخی از گونههای جنس L. Tulipa (لاله) در ایران با استفاده از نشانگر مولکولی CDDP11612270610.22092/ijrfpbgr.2019.126063.1341FAمریم حائری نسباستادیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه پیام نور، تهراننفیسه کریمیاندانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشگاه پیام نور، تهراننسترن جلیلیاناستادیار پژوهش، بخش تحقیقات جنگل و مرتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه0000-0002-3301-0833مهدی یوسفیدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه پیام نور، تهرانJournal Article20190430 The genus <em>Tulipa</em> belongs to the Liliaceae family and is one of the most important ornamental bulbous plants, which has been cultivated all over the world to produce cut flowers, potted plants and use for landscaping. In this study, the genetic diversity of 46 accessions belonging to 9 species of <em>Tulipa</em> was investigated using 19 CDDP primers. A total of 265 bands were amplified, all of which were polymorphic. The average number of amplified bands per primer was 13.9. Primer 5 (ABP1-1) with the best marker parameters was introduced as the best primer for investigating genetic diversity in this study. Calculation of genetic diversity parameters showed the greatest diversity among <em>T. systola</em> species. Results of analysis of molecular variance (AMOVA) showed that within species diversity (77%) was higher than between species diversity (23%). Evaluation of distance matrix based on the Dice similarity coefficient of the studied<em> Tulipa</em> species showed that the highest and the lowest distance were related to <em>T. armena</em> and <em>T. clusiana</em> (0.684) and <em>T. systola</em> and <em>T. schrenkii</em> (0.226), respectively. Due to the higher contribution of within species variance than to between species, grouping of the species based on cluster analysis did not fully correspond to those in the principal coordinate analysis. However, different accessions belonging to <em>T. micheliana</em>,<em> T. lehmanniana</em>, and <em>T. clusiana</em> were well separated. The present study showed that the remarkable efficacy of the CDDP marker in relation to the genus <em>Tulipa</em> requires a comprehensive study of the genetic diversity of this genus in different distribution points of Iran.جنس <em>Tulipa</em> (لاله) متعلق به تیره Liliaceae میباشد و از مهمترین گیاهان پیازی زینتی است که بهمنظور تولید گل شاخه بریده، گیاه گلدانی و استفاده در فضای سبز در سرتاسر دنیا کاشته میشود. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 46 اکسشن متعلق به 9 گونه از جنس لاله با استفاده از 19 آغازگر CDDP بررسی شد. در مجموع 265 باند تکثیر شد که تمامی آنها چندشکل بودند. میانگین تعداد باندهای تکثیر شده به ازای هر آغازگر 9/13 بود. آغازگر 5 (ABP1-1) با داشتن بهترین پارامترهای نشانگری بهعنوان بهترین آغازگر برای بررسی تنوع ژنتیکی در این مطالعه معرفی شد. محاسبه پارامترهای تنوع ژنتیکی، بیشترین تنوع را در بین افراد گونه <em>T. systola</em> نشان داد. نتایج تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که تنوع درون گونهای (77%) در مقایسه با تنوع بین گونهای (23%) بیشتر بود. در ارزیابی ماتریس فاصله بر اساس ضریب تشابه دایس گونههای مورد بررسی جنس <em>Tulipa</em>، بیشترین فاصله مربوط به گونههای <em>T. armena</em> و <em>T. clusiana</em> (684/0) و کمترین فاصله مربوط به گونههای <em>T. systola</em> و <em>T. schrenkii</em> (267/0) بود. به دلیل بالا بودن سهم واریانس درون گونهای نسبت به بین گونهای، گروهبندی گونهها به روش تجزیه خوشهای با گروهبندی آنها به روش تجزیه به مختصات اصلی مطابقت کامل نداشت. اما بههرحال اکسشنهای مختلف متعلق به گونههای<em>T. micheliana</em> ،<br /> <em>T. lehmanniana</em> و <em>T. clusiana</em> به خوبی تفکیک شدند. این مطالعه نشان داد که اظهارنظر در مورد کارآیی دقیق نشانگر CDDP در ارتباط با جنس <em>Tulipa</em> نیاز به مطالعه جامع تنوع ژنتیکی از نقاط مختلف پراکنش این جنس در ایران دارد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Investigation of genetic diversity of forage yield and morphological traits in tall fescue (Festuca arundinacea Schreb.) populationsبررسی تنوع ژنتیکی عملکرد علوفه و صفات مورفولوژیکی در جمعیتهای فستوکا پابلند (Festuca arundinacea Schreb)173612270910.22092/ijrfpbgr.2020.342243.1363FAزینب شهابزادهدانش آموخته دکترای اصلاح نباتات- ژنتیک مولکولی و مهندسی ژنتیک، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه ارومیهرضا محمدیاستادیار، پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی شمالغرب و غرب کشور، پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تبریزرضا درویش زادهاستاد، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه ارومیه0000-0001-5991-4411مراد جعفریدانشیار، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه ارومیه0000-0002-9863-9640هادی علیپوراستادیار، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه ارومیهJournal Article20200307 Tall fescue (<em>Festuca arundinacea</em>) is one of the most important forage plants in the Gramineae family. Due to its resistance to salinity, drought, heavy metals, excessive grazing, as well as preventing soil erosion, tall fescue can be an appropriate choice for large-scale cultivation in Iran because of recent droughts and declined rangelands area. In the present study, the genetic diversity of 90 tall fescue populations was evaluated using 10 morphological and yield related traits including; canopy diameter, days to flowering, days to pollination, plant height, panicle length, collar diameter, number of stems, leaf length, dry forage yield and seed yield in Basmanj region, Tabriz (East Azerbaijan), Iran, during 2015 to 2017. According to the mean of the populations,there were significant differences (p < 0.01) among populations for all of studied traits except for canopy diameter. The results of correlation coefficients revealed that the number of stems, peduncle length, collar diameter and canopy area had a positive and significant correlation with dry forage and seed weight. The heritability of all studied traits was moderate to high. The highest heritability was related to seed yield, dry forage yield and flowering date, respectively. Based on the results of cluster and principal component analyses, studied tall fescue populations were divided into two main groups of ornamental and forage and four clusters (clusters I and II including early- and late-maturing forage populations and clusters III and IV including ornamental populations). The cluster IV included ornamental populations showed the highest difference and genetic distance with cluster I including forage populations and then more heterosis is expected by realizing cross between them. The results showed that the populations investigated in this study had the necessary diversity to running tall fescue breeding programs and can be potentially used in future breeding programs of this plant.فستوکا پابلند ازجمله گیاهان علوفهای مهم از خانواده گراسها میباشد. فستوکا پابلند به دلیل مقاومت به شوری، خشکی، فلزات سنگین و چرای بیرویه و همچنین جلوگیری از فرسایش خاک میتواند یک گزینه مناسب برای کشت وسیع در ایران به دلیل خشکسالیهای اخیر و کاهش سطح مراتع باشد. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 90 جمعیت فستوکا پابلند بر اساس ده صفت مورفولوژیکی و عملکردی (شامل قطر تاج پوشش، تعداد روز تا خوشهدهی، تعداد روز تا گردهافشانی، ارتفاع بوته، طول خوشه، قطر یقه، تعداد ساقه، طول برگ، عملکرد علوفه خشک و عملکرد بذر) در منطقه باسمنج تبریز از استان آذربایجانشرقی بین سالهای 1394 تا 1396 ارزیابی شد. نتایج مقایسه میانگین جمعیتها نشاندهنده تفاوت معنیدار برای کلیه صفات بجز قطر تاج پوشش بود (p <0.01). بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که تعداد ساقه، طول پدانکل، قطر یقه و سطح تاجپوشش همبستگی مثبت و معنی داری با وزن علوفه خشک و وزن بذر داشتند. وراثتپذیری کلیه صفات متوسط تا زیاد بود. بیشترین میزان وراثتپذیری بهترتیب مربوط به صفات عملکرد دانه، عملکرد علوفه خشک و تاریخ گلدهی بود. بر اساس نتایج تجزیه خوشه ای و تجزیه به مؤلفههای اصلی، جمعیتهای فستوکا پابلند به دو گروه اصلی زینتی و علوفهای و چهار خوشه (خوشه 1 و 2 شامل جمعیتهای دیررس و زودرس علوفهای و خوشه 3 و 4 شامل جمعیتهای زینتی) متفاوت تقسیمبندی شدند. خوشه 4 شامل جمعیتهای زینتی با خوشه 1 شامل جمعیتهای علوفهای دارای بیشترین فاصله ژنتیکی بودند که با تلاقی بین آنها هتروزیس بیشتری انتظار میرود. نتایج نشان داد جمعیتهای مورد بررسی در این پژوهش از تنوع لازم برای انجام برنامههای اصلاحی فستوکا پابلند برخوردار هستند و میتوانند در برنامههای اصلاحی آینده این گیاه استفاده شوند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Selection of superior genotypes of Haloxylon aphyllum (Minkw.) L. by multivariate statistical methodsگزینش ژنوتیپهای برتر نسل دوم سیاه تاغ (Haloxylon aphyllum (Minkw.) L.) با روشهای آماری چند متغیره375012271210.22092/ijrfpbgr.2019.124346.1325FAعباس پورمیدانیاستادیار، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قم، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، قم.0000-0002-3793-2325محمدرضا مرادیپژوهشگر، بخش تحقیقات منابع طبیعی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قم، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، قمحسین توکلی نکواستادیار، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قم، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، قم.0000-0003-3999-8077Journal Article20181208<em>Haloxylon</em> species are adaptable plants that have had satisfactorily results in sand fixation programs. To investigate the genetic potential of progeny of the superior <em>Haloxylon aphyllum</em> genotypes, an experiment with 19 genotypes was performed using a randomized complete block design with three replications at Hossein Abad sand dune stabilization station, Qom, Iran in 2013,. During five years, various morphological traits were evaluated. Combined analysis of variance over years for all traits showed that there was a significant difference between many of traits among genotypes in all years. Tree height, main trunk diameter and crown diameter showed a positive and significant correlation with each other in all years. Height in the fifth year showed a positive and significant correlation with the height and diameter of the main trunk in the preceding years. The first five factors resulting from principal component analysis with specific values higher than one were entered into factor analysis as the main factors. The first to fifth factors were identified as "crown diameter", "height", "survival and seedling survival", "pest and disease damage " and "powdery mildew infection", respectively. Based on the mean comparison of the four groups obtained from cluster analysis, the groups showed significant differences in all the traits at p < 0.01 or p£0.05. The genotypes in cluster2 were superior to other groups in terms of height, main trunk diameter and crown diameter in all years. This group included genotypes of primary origins of Yazd 4 and Semnan 3, 5 and 6.گونههای جنس تاغ (<em>Haloxylon</em> sp.) از گیاهان سازگاری هستند که در برنامههای تثبیت شنهای روان نتایج رضایتبخشی داشتهاند. بهمنظور بررسی قابلیت ژنتیکی نتاج ژنوتیپهای برتر سیاه تاغ، آزمایشی با 19 ژنوتیپ در سال 1392 در ایستگاه تثبیت شنهای روان حسینآباد قم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. در طول پنج سال صفات مختلف مورفولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه واریانس دو طرفه و مرکب در مورد کلیه صفات نشان داد که بین میانگین بسیاری از صفات در بین ژنوتیپها در کلیه سالها اختلاف معنیداری وجود داشت. ارتفاع، قطر تنه اصلی و قطر بزرگ تاج در کلیه سالها با یکدیگر همبستگی مثبت و معنیداری نشان دادند. ارتفاع در سال پنجم با ارتفاع و قطر تنه اصلی در سالهای قبل همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد. پنج عامل اول حاصل از تجزیه به مؤلفههای اصلی با داشتن مقادیر ویژه بالاتر از یک بهعنوان عاملهای اصلی وارد تجزیه عاملها شدند. عاملهای اول تا پنجم بهترتیب «قطر تاج»، «ارتفاع»، «بقا و زندهمانی نهالها»، «خسارت آفات و بیماریها» و «آلودگی به سفیدک تاغ» بودند. براساس نتایج مقایسه میانگینها چهار گروه حاصل از تجزیه خوشهای از نظر تمامی صفات در سطوح احتمالی 1% و یا 5% با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند. ژنوتیپهای تشکیل دهنده خوشه دو از لحاظ ارتفاع، قطر تنه اصلی و قطر بزرگ تاج در کلیه سالها برتر از سایر گروهها بودند. این گروه شامل ژنوتیپهای با منشأ اولیه از یزد 4، سمنان 3، 5 و 6 بودند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Morpho-physiological responses of four chamomile species to rainfed conditions and drought stress under greenhouse conditionsپاسخ صفات مورفوفیزیولوژیکی در چهار گونه بابونه در شرایط دیم و تنش خشکی در شرایط گلخانه516612271110.22092/ijrfpbgr.2019.124781.1330FAپروین صالحیدانشیار پژوهش، بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی ایران، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران0000-0003-45372791لیلا رسول زادهپژوهشگر، بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی ایران، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانلیلا فلاح حسینیپژوهشگر، بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی ایران، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمعصومه رمضانی یگانهپژوهشگر، بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی ایران، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمحمود امیرخانیپژوهشگر، بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی ایران، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمحمد رضا پهلوانیپژوهشگر، بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی ایران، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانسید اسمعیل سیدیانپژوهشگر، بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی ایران، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران0000-0001-2345-6789حمیده جوادیاستادیار پژوهش، بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20190101Drought stress is one of the most important factors limiting the survival and growth of plant in different parts of Iran. In this study, the morphological characteristics of four perennial chamomiles species, <em>Anthemis tinctoria</em>, <em>Matricaria recutita</em>, <em>Tripleurospermum sevanense</em> and <em>Tanacetum parthenium,</em> were evaluated in rainfed and greenhouse conditions in Alborz research field, Research Institute of Forests and Rangelands, Iran. The results showed that <em>M. recutita</em> had the highest plant crown surface, height, flower number,plant dry weight; and early flowering date in rainfed conditions compared to the other three species. In the greenhouse experiment in order to study the physiological mechanisms of response to water deficit, the four species were subjected to four drought treatments including well-watered (control), mild drought stress (75% of field capacity (FC)), moderate drought stress (55% of FC), and severe drought stress (35% of FC). Changes in compatible solutes (proline and soluble sugars), relative water content (RWC), antioxidant enzymes (peroxidase and polyphenol oxidase) and pigments of stress plants were investigated. The result of the physiological response of the chamomile species in greenhouse condition showed that <em>M. recutita</em> was the most tolerant species to severe drought stress conditions due to its the higher osmotic regulation capacity, while the other three species <em>A. tinctoria</em>, <em>T. servanes</em> and <em>Tanacetum parthenium</em> showed good tolerant to moderate stress conditions. تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده حیات و رشد گیاهان در نواحی مختلف ایران است. در این پژوهش ویژگیهای مورفولوژی بوتههای حاصل از بذرهای چهار گونه بابونه چندساله <em>Anthemis tinctoria</em><em>، </em><em>Matricaria recutita</em><em>، </em><em>Tripleurospermum sevanense</em>و<em>Tanacetum parthenium</em> موجود در بانک ژن منابع طبیعی ایران در شرایط دیم مزرعه تحقیقاتی البرز کرج (مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور) ارزیابی شدند. نتایج نشان دادند که در شرایط دیم، گونه <em>M. recutita</em> نسبت به سه گونه بابونه دیگر بیشترین سطح پوشش، ارتفاع، تعداد گل و وزن خشک بوته را داشته و در مدت زمان کوتاهتری به گلدهی کامل رسید. در آزمایش گلخانه بهمنظور مطالعه سازوکارهای فیزیولوژیکی پاسخ به شرایط کمآبی، گیاهان تحت چهار تیمار خشکی شامل آبیاری کافی (شاهد)، تنش خشکی ملایم (75 درصد ظرفیت زراعی)، تنش خشکی متوسط (55 درصد ظرفیت زراعی) و تنش خشکی شدید (35 درصد ظرفیت زراعی) قرار گرفتند. تغییرات محلولهای محافظ اسمزی (پرولین و قندهای محلول)، محتوای آب نسبی (RWC)، آنزیمهای آنتیاکسیدانت (پراکسیداز و پلیفنلاکسیداز) و پیگمانهای گیاهان تحت تنش بررسی گردید. بررسی سازوکارهای فیزیولوژیکی پاسخ به شرایط کمآبی گونههای بابونه در شرایط گلخانه نشان داد که <em>M. recutita</em> نسبت به سه گونه بابونه دیگر به علت ظرفیت بالاتر تنظیم اسمزی تحمل بیشتری به تنش خشکی شدید داشته، در حالی که سه گونه <em>A.tinctoria</em><em>T. sevanense</em>و <em>T. parthenium</em> تحمل خوبی به شرایط تنش متوسط نشان دادند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Influence of Medium and Plant growth regulators on in vitro growth indexes of Tecomella undulata (Roxb.) Seemتأثیر محیط کشت و تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر شاخصهای رشدی گونه انارشیطان Tecomella undulata (Roxb.) Seem در شرایط درون شیشه677812271310.22092/ijrfpbgr.2019.126854.1346FAمیترا اماماستادیار پژوهشی، گروه مستقل تحقیقات زیست فناوری، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهرانلیلا میرجانیپژوهشگر، گروه مستقل تحقیقات زیست فناوری، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهرانمحسن حسام زاده حجازیدانشیار، گروه مستقل تحقیقات زیست فناوری، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهرانمحمد امین سلطانی پوراستادیار، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباسJournal Article20190630<em>Tecomella undulata i</em>s one of endemic and endangered plant species in Iran. It is belong to Bignoniaceae family grown in southern of Iran. Due to the specific characteristics of this plant in various aspects of medicine, ornamentation and natural resources, its mass production through tissue culture and creation of identical plants seems necessary. Effects of growth regulators on plant growth indices such as number of buds and branches, shoot length, branch greenness and rooting were studied by bud explants under <em>in vitro</em> conditions. The optimal aseptic technique was obtained by immersing the buds in 0.1% mercuric chloride solution for 4 minutes in spring. The best shooting was observed in MS basal medium containing BA 1 treatment and K0.5 mg/L. This treatment was the best selection for this phase with the average shoot growth of 4.9 cm and shoot length of 7.78 cm. At the rooting stage, despite the numerous treatments of the medium and hormones (various concentrations of auxin hormone), the onset of rooting was only observed in 1/2 MS IBA2. درخت انارشیطان <em>(Tecomella undulate</em>) یکی از گونههای انحصاری و در معرض خطر انقراض در ایران میباشد. این گیاه از تیره Bignoniaceae است و در جنوب ایران رشد میکند. با توجه به ویژگیهای خاص این گیاه از جنبههای مختلف دارویی، زینتی و منابع طبیعی، تولید انبوه آن از طریق کشت بافت و ایجاد گیاهان یکسان از لحاظ ژنتیکی، ضروری به نظر میرسد. با استفاده از ریزنمونههای جوانه، تأثیر تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر شاخصهای رشدی (تعداد جوانه و شاخه، طول شاخساره، سبزینگی شاخه و ریشهزایی) گونه مزبور در شرایط درون شیشه بررسی شد. روش بهینه استریل با غوطهوری جوانهها در محلول کلرید جیوه 1/0 درصد با زمان 4 دقیقه و در فصل بهار انجام شد. بهترین شاخهزایی در محیط پایه MS با تیمار BA1 و Kin5/0 میلیگرم در لیتر مشاهده شد. بهطوریکه این تیمار با میانگین تعداد شاخهزایی 9/4 و رشد طولی شاخه 78/7 سانتیمتر بهترین گزینه برای این مرحله بود. در مرحله ریشهزایی با وجود تیمارهای متعدد اعمال شده محیط کشت و هورمون (انواع غلظتهای هورمون اکسین)، شروع ریشهزایی تنها در تیمار 1/2MS IBA2 دیده شد.
<strong> </strong>مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Investigating the effect of explant type and hormonal composition on Astragalus verus callogenesisبررسی تأثیر نوع ریزنمونه و ترکیب هورمونی بر کالوسزایی گون کتیرا (Astragalus verus )10211412271410.22092/ijrfpbgr.2019.122389.1309FAفاطمه ذاکر تولاییاستادیار، گروه تولیدات گیاهی، مجتمع آموزش عالی شیروان، خراسان شمالی0000-0002-1934-6373صفیه ابراهیمیدانش اموخته کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی کشاورزی.مجتمع آموزش عالی شیروان، خراسان شمالی، ایرانمحمد زارع مهرجردیاستادیار، گروه تولیدات گیاهی، مجتمع آموزش عالی شیروان، خراسان شمالیمحمود قربانزاده نقابدانشیار، گروه تولیدات گیاهی، مجتمع آموزش عالی شیروان، خراسان شمالیJournal Article20180705The genus <em>Astragalus</em> of the Leguminosaefamily is one of the largest genera among flowering plants. <em>Astragalus verus </em>is one of the suitable species for tragacanth production. The purpose of this study was to investigate the effect of different hormonal compounds on callus induction of <em>A. verus</em> different explants . Callogenesis from root, hypocotyl and cotyledon explants was studied in MS basal medium supplemented with different concentrations of BAP, 2,4-D and NAA. The highest percentage of callogenesis was obtained in 2,4-D (0.5 mgl<sup>-1</sup>) treatment with a mean of 56% and the lowest percentage of callogenesis was in 0.5 mg <sup>-1</sup>L NAA treatment with a mean of 4%. The highest callogenesis percentage was achieved from root explant with an average of 67%. The highest and lowest callus dimensions were obtained in treatment of 9 mgl<sup>-1</sup>NAA and 9 mgl<sup>-1</sup>2,4-D with average values of 62 and 0.1 mm<sup>3 </sup>, respectively. The highest fresh and dry weights of calli were obtained with an average of 0.148 and 0.022 g of root explant in 2,4-D treatment, respectively. The separability of calli in medium containing 2,4-D was better than NAA. The results of this study can be used in indirect regeneration studies, gene transfer, and cell suspension culture to produce secondary metabolites such as tragacanth under <em>in vitro </em>conditions.جنس گون متعلق به خانواده لگومینوز یکی از بزرگترین جنسها در میان گیاهان گلدار بوده و گونه <em>Astragalus verus </em>یکی از گونههای مناسب برای تولید کتیرا است. این پژوهش با هدف بررسی اثر ترکیبات هورمونی مختلف بر کالوسزایی ریزنمونههای مختلف <em>Astragalus verus</em>انجام شد. کالوسزایی از ریزنمونههای ریشه، هیپوکتیل و کوتیلدون در محیط کشت پایه MS دارای غلظتهای مختلف از BAP، 2,4-D و NAA بررسی شد. بیشترین درصد کالوسزایی در تیمار 5/0 میلیگرم در لیتر 2,4-D با میانگین 56 درصد و کمترین درصد کالوسزایی در تیمار 5/0 میلیگرم در لیتر NAA با میانگین 4 درصد حاصل شد. بیشترین درصد کالوسزایی از ریزنمونه ریشه با میانگین 67 درصد بدست آمد. بیشترین و کمترین ابعاد کالوس بهترتیب در تیمار 9 میلیگرم در لیتر NAA و 9 میلیگرم در لیتر 2,4-D با میانگینهای 62 و 10/0 میلیمتر مکعب بدست آمد. بیشترین وزن تر و خشک کالوسها بهترتیب با میانگین 148/0 و 022/0 گرم از ریزنمونه ریشه در محیط کشت 2,4-D بدست آمد. تفکیکپذیری کالوسها در محیط کشت حاوی 2,4-D بهتر از NAA بود. نتایج این پژوهش میتواند در مطالعات باززایی غیرمستقیم، انتقال ژن و کشت سوسپانسیون سلولی بهمنظور تولید متابولیتهای ثانویه از جمله کتیرا در محیط درون شیشهای کاربرد داشته باشد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Somatic embryogenesis of medicinal plant of purple cone flower (Echinacea purpurea (L.) Moench)رویانزایی بدنی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Moench)9110112271810.22092/ijrfpbgr.2020.342034.1360FAمحدثه حجازیدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکانمریم دهستانی اردکانیاستادیار گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه اردکان، یزد، ایرانکاظم کمالیدانشیار، گروه علوم خاکشناسی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه یزدمحسن رشیدیدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم جانوری، دانشکده پیرادامپزشکی، دانشگاه اردکانJournal Article20200218Purple coneflower (Echinacea purpurea (L.) Moench) is a plant species of high medical value. Somatic embryogenesis is considered to be the most efficient micropropagation technique. Considering the importance of this plant, the current study has been performed with the aim of optimizing somatic embryogenic of that. Embryogenic callus induction and embryogenesis were investigated using different concentrations of plant growth regulations including Benzyl adenine (BA) in three levels (3, 4 and 5 mg/l), Naphtalene Acetic Acid (NAA) at three levels (0.1, 0.2 and 0.5 mg/l) with or without 1 g/l active charchoal, 50 ml/l coconut milkand 50 mg/l casein hydrolysate in leaf explants in MS culture medium in a completely randomized design with three replications. Induction of embryogenesis occurred indirectly with callus formation. Embryogenic calli were dark green, coherent with faster growth. The highest percentage of embryogenic callus (100 %) and also regeneration of callus (plantlents) were obtained in combination of BA and NAA with active charcoal, coconut milk and casein hydrolysate treatmens. Whereas the combination treatments of plant growth regulators without coconut milk and casein hydrolysate failed to produce somatic embryos. The maximum number of shoots (43.3 shoots) was observed in 3 mg/l BA + 0.1 mg/l NAA + 1 mg/l activate charcoal + 50 ml/l coconut milk + 50 mg/l casein hydrolysate treatment. سرخارگل (<em>Echinacea purpurea </em>(L.) Moench) یک گونه گیاهی با ارزش دارویی بالا میباشد. بهمنظور بهینهسازی پروتکل رویانزایی بدنی ریزنمونههای برگی گیاه سرخارگل از 18 تیمار ترکیبی شامل تنظیم کنندههای رشد شامل بنزیل آدنین (BA) در سه سطح (3، 4، 5 میلیگرم در لیتر)، نفتالین استیک اسید (NAA) در سه سطح (1/0، 2/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر)، همراه و یا بدون یک گرم در لیتر زغال فعال، 50 میلیلیتر در لیتر شیره نارگیل و 50 میلیگرم در لیتر کازئینهیدرولیزات در محیط کشت MS استفاده شد. دادههای بدستآمده در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند و مقایسه میانگین تیمارها به روش توکی انجام شد. نتایج نشان داد که رویانزایی با تولید کالوس بهصورت غیرمستقیم اتفاق افتاد. کالوسهای رویانزا به رنگ سبز تیره، منسجم و با رشد سریعتر بودند. بیشترین رویانزایی کالوسها (100 درصد) و نیز باززایی رویان در تیمارهای ترکیب BA و NAA همراه با زغال فعال، شیره نارگیل و کازئین هیدرولیزات حاصل شد. در حالیکه تیمارهای تنظیمکننده رشد فاقد شیره نارگیل و کازئین هیدرولیزات موفق به تولید رویان بدنی نشدند. بیشترین میزان تولید شاخساره (3/43 عدد) در تیمار ترکیبی 3 میلیگرم در لیتر BA+1/0 میلیگرم در لیتر NAA+1 میلیگرم در لیتر زغال فعال+50 میلیلیتر در لیتر شیره نارگیل+50 میلیگرم در لیتر کازئینهیدرولیزات مشاهده شد. بهطورکلی برای رویانزایی بدنی سرخارگل، استفاده از سطوح بالای BA و مقادیر اندک NAA به همراه شیرهنارگیل و کازئینهیدرولیزات توصیه میگردد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Assessment of the effect of plant growth regulators on micropropagation of Senna (Cassia angustifolia Vahl.) medicinal plantبررسی اثر تنظیمکنندههای رشد بر ریزازدیادی گیاه دارویی سنا (Cassia angustifolia Vahl.)799012271710.22092/ijrfpbgr.2020.342212.1362FAفرحناز عزیزیدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدلیلا سمیعیاستادیار، گروه گیاهان زینتی، پژوهشکده علوم گیاهی، دانشگاه فردوسی مشهدمحمد مقدمدانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20200303 Senna (<em>Cassia angustifolia</em> Vahl.), known as an important medicinal plant, belongs to the Caesalpiniaceae family used in the treatment of some diseases such as skin infections, constipation, and intestinal worms. The aim of this study was to optimize the micropropagation of this plant. For this purpose, senna seeds were first disinfected and cultured in MS medium and the nodular stem parts were used as explants. The treatments were used to optimize the propagation medium supplemented with different concentrations of cytokinins, BA and Kin (0, 1, 2, and 4 mgL<sup>-1</sup>) in combination with NAA (0 and 0.25 mgL<sup>-1</sup>). After finding the best type and concentration of cytokinin for propagation (cytokinin BA), this growth regulator was tested in combination with various auxins to optimize the proliferation of the explants. In this experiment, BA was evaluated at three concentrations (0.5, 1, and 2 mgL<sup>-1</sup>), in combination with NAA, IAA, and IBA at two concentrations (0 and 0.25 mgL<sup>-1</sup>). The propagated shoots (at least 3 cm long) were then exposed to two types of auxin NAA and IBA at different concentrations (0, 0.3, 0.6, and 0.9 mgL<sup>-1</sup>) to induce rooting. The results indicated that 1 mgL<sup>-1</sup> BA treatment in combination with 0.25 mgL<sup>-1</sup> NAA induced the maximum shoot proliferation (2.93 shoots per explant) and leaf number (21.6 leaves per shoot). Finally, NAA with 0.25 mg / l BA treatment at the concentration of 1 mgL<sup>-1</sup> in combination with 0.25 mgL<sup>-1</sup> NAA, was selected as the best treatment for the propagation of the explants. Maximum rooting induction obtained in 0.3 mgL<sup>-1</sup> IBA treatment which was not significantly different from 0.3 mgL<sup>-1</sup> NAA. Moreover, application of IBA at the concentration of 0.9 mgL<sup>-1</sup> caused the higher mean values of root number and root length, so that it increased by 172.22 and 73.41% of the mentioned traits compared to the control, respectively. The results of this study can be used in micropropagation and extensive proliferation of this plant.سنا (<em>Cassia angustifolia</em> Vahl.)، گیاه دارویی مهم از خانواده Ceasalpiniaceae است که در درمان برخی از بیماریها ازجمله عفونتهای پوستی، درمان یبوست و کرم روده کاربرد دارد. هدف از این پژوهش بهینهسازی ریزازدیادی این گیاه میباشد. به این منظور ابتدا بذرهای سنا ضدعفونی و در محیط کشتMS کشت شدند و از قطعات ساقه دارای گره بهعنوان ریزنمونه استفاده شد. تیمارهای مورد بررسی برای بهینهسازی محیط کشت پرآوری شامل غلظتهای مختلف سیتوکینینهایBA و Kin (۱،۰، ۲ و ۴ میلیگرم در لیتر) در ترکیب با NAA (۰ و ۲۵/۰ میلیگرم در لیتر) بود. پس از بهدست آوردن بهترین نوع و غلظت سیتوکینین برای پرآوری (سیتوکینین BA)، این تنظیمکننده رشد در ترکیب با اکسینهای مختلف برای بهینهسازی پرآوری ریزنمونهها آزمایش شد. در این آزمون BA در سه سطح (۵/۰، ۱ و ۲ میلیگرم در لیتر) در ترکیب با NAA،IAA وIBA هریک در دو غلظت (۰ و ۲۵/۰ میلیگرم در لیتر) بررسی شدند. سپس شاخسارههای پرآوری شده (حداقل دارای ۳ سانتیمتر طول) برای القای ریشهزایی تحت تأثیر دو نوع اکسین NAA وIBA در غلظتهای مختلف (۰، ۳/۰، ۶/۰ و ۹/۰ میلیگرم در لیتر) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین تعداد شاخهزایی (۹۳/۲ شاخساره در هر ریزنمونه) و تعداد برگ (۶/۲۱ برگ در هر شاخساره) در تیمار ۱ میلیگرم BA همراه با ۲۵/۰ میلیگرم در لیتر NAA حاصل شد. تیمار BA در سطح ۱ میلیگرم در لیتر بههمراه NAA با ۲۵/۰ میلیگرم در لیتر در نهایت بهعنوان بهترین تیمار در پرآوری ریزنمونهها بود. ییشترین درصد ریشهزایی در تیمار 3/0 میلیگرم در لیتر IBA بدست آمد که تفاوت معنیداری با تیمار 3/0 میلیگرم در لیتر NAA نداشت. همچنین کاربرد IBA با میزان 9/0 میلیگرم در لیتر سبب بیشترین تعداد و طول ریشه گردید، بهطوریکه بهترتیب سبب افزایش 22/172 و 41/73 درصد صفات مذکور نسبت به شاهد گردید. نتایج این پژوهش میتواند در ریزازدیادی و تکثیر وسیع این گیاه استفاده شود.
<strong> </strong>مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Investigation of the effect of various sterilization procedures for successful callus
and shoot proliferation of Tamarix aphyllaبررسی اثر روشهای مختلف ضدعفونی برای پینه زایی و شاخساره زایی موفق گز شاهی (Tamarix aphylla)11513112271910.22092/ijrfpbgr.2020.126989.1347FAپروین کریمیدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اراکمینا تقی زادهاستادیار، گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اراکموسی سلگیدانشیار، گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اراکعلی خدیویدانشیار، گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اراکJournal Article20190709<em> Tamarix aphylla</em> is used as a windbreaker, shade tree and ornamental plant in gardens and urban landscape. The browning phenomenon is an important inhibitory factor in various stages such as disinfection and regeneration of <em>Tamarix aphylla</em>. To optimize the disinfection conditions and control the browning process of the explants, experiments were carried out with disinfectants and eugenol compound to disinfect the current and annual stem explants. Then, callus induction was studied in a medium complemented by two types of auxins (2,4-D and NAA). In the third experiment, the optimization of shoot induction medium was investigated on current and one year old shoots explants. The best disinfection treatment to control fungal and bacterial contamination and phenol secretion from the current explants was obtained using a 60-second ethanol application combined with 10 minutes of 20% sodium hypochlorite disinfection. Spraying of donor plants with thiophanate methyl fungicide was also able to reduce fungal contamination by almost 50% compared to the control. Application of 0.01% eugenol in the medium by injection reduced the contamination and phenol secretion from the explants. The highest survival and callus induction was acquired at the concentration of 1 mgL<sup>-1</sup> 2, 4-D, in the shortest time. Shoot induction in the explants of current and one year old shoots was obtained in the culture medium containing 2 mgL<sup>-1</sup> BA and 0.5 mgL<sup>-1</sup> IBA In conclusion, the application of younger plant materials, spraying of donor plant with fungicides and the use of 0.01% eugenol in the medium can reduce the browning phenomenon and proper control of contamination and finally could provide micropropagation of <em>Tamarix aphylla</em> shrubs<strong> </strong>using appropriate growth regulators گز شاهی (<em>Tamarix aphylla</em>) بهعنوان بادشکن، سایهبان و گیاه زینتی در باغها و فضای سبز کاربرد دارد. پدیده قهوهای شدن، عامل بازدارنده مهمی در مراحل مختلف ازجمله گندزدایی و باززایی گز شاهی میباشد. برای بهینه کردن شرایط گندزدایی و کنترل شرایط قهوهای شدن ریزنمونهها، آزمایشهایی با مواد گندزدا و ائوجینول برای گندزدایی ریزنمونههای ساقه فصل جاری و یکساله اجرا گردید. در ادامه القای پینه در محیط کشت دارای دو نوع اکسین 2,4-D و NAA بررسی شد. در آزمایش سوم نیز بهینهسازی محیط القای شاخساره در ریزنمونههای فصل جاری و یکساله بررسی گردید. بهترین تیمار گندزدایی برای کنترل آلودگیهای قارچی، باکتریایی و ترشح فنل از ریزنمونههای فصل جاری، استفاده از ترکیب 60 ثانیه اتانول همراه 10 دقیقه گندزدایی هیپوکلریت سدیم 20 درصد بود. محلولپاشی پایه مادری با قارچکش تیوفانات متیل نیز توانست به مقدار تقریبا 50 درصد آلودگی قارچی را نسبت به شاهد کاهش دهد. کاربرد 01/0 درصد ائوجینول در محیط کشت به صورت تزریقی سبب کاهش آلودگیها و ترشح فنل از ریزنمونه شد. غلظت یک میلیگرم در لیتر 2,4-D بیشترین میزان زندهمانی و القای پینه را در کمترین زمان ایجاد نمود. القای شاخساره در محیط کشت دارای دو میلیگرم در لیتر BA و 5/0 میلیگرم در لیتر IBA در ریزنمونههای حاصل از شاخه سال جاری و یکساله انجام شد. بنابراین استفاده از مواد گیاهی جوانتر، محلولپاشی پایه مادری با قارچکش، استفاده از ائوجنول 01/0 درصد در محیط کشت میتواند با کاهش پدیده قهوهای شدن و کنترل مناسب آلودگیها، ریزازدیادی درختچه گز شاهی را با استفاده از تنظیم کنندههای رشد مناسب فراهم کند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Effect of altitude on morphological diversity and essential oil constitutes
of Prangos ferulacea (L.) Lindl.تأثیر ارتفاع از سطح دریا بر تنوع مورفولوژیک و اجزاء متشکله اسانس جاشیر Prangos ferulacea (L.) Lindl.13214812272010.22092/ijrfpbgr.2020.127515.1353FAپیمان آذرکیشدانش آموخته دکتری، گروه علوم باغبانی و مهندسی فضای سبز، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدمحمد مقدمدانشیار، گروه علوم باغبانی و مهندسی فضای سبز، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدفاطمه خاکداناستاد، مرکز تحقیقات گیاهان دارویی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدس، تهرانعبدالله قاسمی پیربلوطیاستادیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه خواهران سمنان (فرزانگان)Journal Article20190825Jashir (<em>Prangos</em> spp.) is forage, medicinal and indigenous herb from some parts of Iran that is used in traditional medicine in the treatment of many diseases. This study was conducted to investigate the effect of altitude on morphological traits and essential oil compounds of <em>Prangos ferulacea</em> (L.) Lindl. at the flowering stage in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province, Iran. For this purpose, 10 plants were selected from each of three altitudes (2000-1600, 2400-2000 and 2800-2400 m above sea level). Measurements were made for 30 morphological traits and essential oil content and compositions of the plants in each altitude. Result of one-way ANOVA showed a significant difference among altitudes classes (<em>p < /em><0.01) for most of traits. The results showed that with increasing altitude, the number of branches, the number of leaves per plant and the number of primary leaflets decreased and the number of umbrellas per plant, leaf length, internode length, fresh and dry weight of plant increased. Significant correlations were observed between some important morphological traits such as (leaf number and umbrellas number, leaf length, internode length, fresh and dry weights) with the essential oil content. Path coefficients analysis of morphological traits showed that altitude had the greatest effect on the canopy diameter (P = 0.733) and leaf width (P= 0.857). In total, 22 compounds of essential oil were identified in three different altitude classes. The major compounds were Δ-3-carene, α-pinene, (Z)-β-ocimene, myrcene, β-phellandrene, and α-terpinolene. Altitude had a negative effect on the essential oil yield. Overall, the results of this study showed that the many of the studied traits in <em>P. ferulacea</em> were strongly affected by altitude and there were significant differences among the three altitude classes. Finally, the observed diversity can be related to the role of altitude and the genetic structure of the populations, which can also be considered as a kind of adaptation and physiological response of Jashir to environmental conditions.</em> جاشیر (<em>Prangos</em> spp.)گیاهی علوفهای و دارویی و بومی برخی نواحی ایران است که در طب سنتی در درمان بسیاری از بیماریها مورد استفاده قرار میگیرد. در این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر ارتفاع از سطح دریا بر صفات مورفولوژیکی و کمیت و کیفیت اسانس<em>Prangos ferulacea </em>(L.) Lindl.<em> </em>، از رویشگاه طبیعی این گونه در کوه سیوک شهرستان دنا، استان کهگیلویه و بویراحمد تعداد 10 پایه از هر طبقه ارتفاعی از سطح دریا (2000-1600، 2400-2000 و 2800-2400 متر) جمع آوری شدند و 30 ویژگی کمی، میزان و اجزاء متشکله اسانس آنها اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانیس یکطرفه حاکی از اختلاف معنیداری بین طبقات ارتفاعی (<em>p </em><0.01) از نظر اکثر صفات مورفولوژیکی مورد مطالعه بود و با افزایش ارتفاع از سطح دریا در سه طبقه ارتفاعی، صفات تعداد انشعاب بدون چتر، تعداد برگ در پایه و تعداد برگچه اولیه در برگ کاهش و صفات تعداد چتر در پایه، طول برگ، طول میانگره در ساقه اصلی، وزن تر و خشک پایه افزایش یافت. همبستگیهای معنیداری بین برخی از صفات مورفولوژیک مهم و مرتبط با میزان اسانس گیاه مثل تعداد برگ و تعداد چتر در پایه مشاهده شد. تجزیه و تحلیل ضرایب مسیر صفات مورفولوژیک نشان داد ارتفاع محل رویش بیشترین تأثیر را بر صفات قطر عرضی تاج پوشش (733/0=P) و عرض برگ (857/0=P) داشت. بهطورکلی در سه طبقه ارتفاعی مختلف 22 ترکیب شناسایی شد که ترکیبات عمده ∆-3-Carene، α-Pinene، (Z)-β-Ocimene، Myrcene، β-Phellandrene و α-Terpinolene بودند. ارتفاع محل بر بازده اسانس تأثیر منفی داشت. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که اغلب صفات مورد مطالعه در جاشیر به شدت تحت تأثیر ارتفاع محل برداشت قرار گرفتند. بهطوریکه تقریباً تمامی ویژگیها بین طبقات ارتفاعی دارای اختلاف معنیداری بودند. در نهایت میتوان تنوع مشاهده شده را به نقش ارتفاع از سطح دریا و ساختار ژنتیکی جمعیتها مربوط دانست که میتواند نوعی سازگاری و پاسخ فیزیولوژیکی جاشیر به شرایط محیطی محسوب شود.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Embryo culture to overcome seed dormancy and produce seedling
in Ferulago angulata (Schlecht.) Boiss.کشت جنین بذر بهمنظور غلبه بر خفتگی بذر و تولید گیاهچه گیاه دارویی چویل (Ferulago angulata (Schlecht.) Boiss.)14916012272110.22092/ijrfpbgr.2020.341849.1359FAمهران علویدانش آموخته دکترای اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلیناصر زارعدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلیاسد معصومی اصلاستادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه یاسوجپریسا شیخ زاده مصدقاستادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلیرسول اصغری زکریااستاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلیJournal Article20200205<em> Ferulago angulata</em> as a medicinal plant belongs to the Apiaceae family, and propagated by seed. But, seed dormancy is a main limiting factor in its propagation. To evaluate the efficiency of <em>in vitro</em> culture as well as the combination of culture medium and explant type on breaking seeds dormancy of <em>Ferulago angulata</em>, a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with five replications. The treatments consisted of four ecotypes (Abenahr, Gauonhe, Vezg, Sisakht) from Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province, Iran and three concentrations of Murashige and Skoog basal medium (1/4, 1/2 and 1MS) and explant type (seed or embryo). Collected seeds were surface sterilized and then were planted as intact seeds, and isolated embryos in the above mentioned media. In this experiment, isolated embryos germinated after 3 to 6 days, depending on the ecotype. However, no germination was observed in the intact seeds in the used media. The results of embryo culture showed that culture medium and ecotype significantly affected all measured seedling traits. Mean comparison indicated that there were significant differences between different media and 1/4MS medium was superior to the other two culture media in terms of embryo germination percentage and seedling growth. There also were significant differences between different ecotypes, and Gauonhe ecotype showed higher embryo germination percentage and seedling growth than other ecotypes. So, <em>in vitro</em> culture of <em>Ferulago angulata</em> seed embryos on 1/4MS medium provides an effective method to overcome seed dormancy. Seedlings resulting from germination and embryo growth were successfully transferred to pots and placed in natural environment. According to the results of this study, germination inhibitors in <em>F. angulata</em> are located in the tissues surrounding the embryo and the embryo would not be able to germinate until the inhibitory factors are removed. Therefore, isolation and <em>in vitro</em> culture of the embryo provides a suitable approach to overcome seed dormancy in this plant, especially for laboratory studies.گیاه دارویی چویل (<em>Ferulago</em><em>angulata</em>) متعلق به خانواده چتریان میباشد که بوسیله بذر تکثیر میشود، ولی خفتگی بذر عامل محدود کنندهای در تکثیر این گیاه است. بهمنظور ارزیابی کارایی کشت درونشیشهای و همچنین ترکیب محیط کشت و نوع ریزنمونه بر رفع خفتگی بذر در گیاه چویل، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار اجرا شد. تیمارها شامل چهار اکوتیپ (آبنهر، گایونه، وزگ و سیسخت) از استان کهگیلویه و بویراحمد و سه غلظت مختلف از محیط کشت پایه موراشیگ و اسکوگ (یک چهارم، یک دوم و کامل) بودند. بذرهای جمعآوری شده پس از ضدعفونی، بهصورت بذر کامل و رویانهای جدا شده در محیطهای ذکرشده کشت شدند. در این آزمایش، رویانهای جدا شده با توجه به نوع اکوتیپ بعد از 6-3 روز جوانه زدند. اما در بذرهای کامل در محیطهای کشت مورد استفاده هیچگونه جوانهزنی مشاهده نشد. نتایج کشت رویان نشان داد که اثر محیط کشت و نوع اکوتیپ بهطور معنیداری همه صفات گیاهچهای اندازهگیری شده را تحت تأثیر قرار داد. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که بین محیطکشتهای مختلف اختلاف آماری معنیداری وجود داشت و محیط کشت MS4/1 نسبت به دو محیط کشت دیگر از نظر درصد جوانهزنی رویان و رشد گیاهچه برتری داشت. بین اکوتیپهای مختلف نیز از نظر آماری اختلاف معنیداری وجود داشت و اکوتیپ گایونه درصد جوانهزنی رویان و رشد گیاهچه بالاتری نسبت به بقیه اکوتیپها داشت. بنابراین، کشت درونشیشهای رویانهای بذری گیاه چویل روی محیط کشت MS4/1 روش مناسبی برای غلبه بر خفتگی بذر فراهم میکند. گیاهچههای حاصل از جوانهزنی و رشد جنین با موفقیت به گلدان و محیط طبیعی انتقال یافت. با توجه به نتایج این تحقیق، عوامل بازدارنده جوانهزنی در گیاه چویل، در پوشش اطراف رویان قرار داشته و تا زمانی که عوامل بازدارنده رفع نشود، رویان قادر به جوانهزنی نخواهد بود. بنابراین، جداسازی و کشت رویان در شرایط درونشیشهای ابزار مناسبی را برای رفع خفتگی بذر این گیاه، بهویژه برای مطالعات آزمایشگاهی فراهم میکند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089128120200822Effect of cold stratification and gibberellic acid on seed germination of wild pear (Pyrus glabra L.) from two different provenancesاثر تیمارهای چینهسرمایی و اسید جیبرلیک بر جوانهزنی بذر گلابی وحشی (Pyrus glabra Boiss.) با دو مبدأ متفاوت16117212272210.22092/ijrfpbgr.2020.341560.1358FAسمیرا بهاروندیدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه جنگل، مرتع و آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه یاسوجسهراب الوانی نژاداستادیار، گروه جنگل، مرتع و آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه یاسوجحمیدرضا بلوچیدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه یاسوجJournal Article20200115Seed dormancy is one of the most complex processes in response to adverse environmental conditions that has been reported in wild pear seeds. This research was conducted to investigate stratification and gibberellic acid treatments on wild pear seed germination from two intermediate and high altitude origins (2150 and 2450 m above sea level, respectively) located in the southeastern forests of Yasuj, Iran. For this purpose, seeds of wild pear were collected from two different provenances and then treated with gibberellic acid (0 and 1500 mg/l) for 48 hours followed by stratification treatment (at zero, 30, 60 and 90 days) at 4°C. The germination test was performed through a factorial experiment with two factors of seed origin at two levels and dormancy treatments at eight levels in completely randomized design with four replications in the seed laboratory of Yasouj University. The highest germination percentage (100%), germination rate (49.75 seed/day) and seed vigor index (17.9) were observed in seeds collected from high altitude and treated with cold-stratification (90 days) + gibberellic acid (1500 ppm). The results showed that the germination percentage of intermediate seeds with gibberellic acid + cold stratification treatment for 90 days (88%) was lower than the germination percentage of high altitude seeds treated with gibberellic acid + stratification for 60 days (93%) and the high altitude seeds were reached the maximum germination percentage in shorter period of time. According to the obtained results, seed dormancy of wild pear is of physiological type. In addition, for the production of seedlings in the nursery, as well as for sowing to reforestation and enrich the degraded stands in Zagros forests; the use of high altitude seeds is suggested. خواب بذر یکی از فرایندهای پیچیده در پاسخ به شرایط نامساعد محیطی است که وجود آن در بذر گلابی وحشی گزارش شده است. این تحقیق با هدف بررسی تیمارهای چینهسرمایی و اسید جیبرلیک بر جوانهزنی بذر گلابیوحشی با دو مبدأ ارتفاعی میانبند و بالابند (بهترتیب 2150 و 2450 متر از سطح دریا) واقع در جنگلهای جنوبشرق یاسوج انجام شد. بدینمنظور بذرهای گلابیوحشی از دو مبدأ مورد نظر جمعآوری و پس از انجام تیمارهای اسید جیبرلیک (صفر و 1500 میلیگرم در لیتر) برای مدت 48 ساعت و متعاقب آن تیمار چینهسرمایی (در زمانهای صفر، 30، 60 و 90 روز) در دمای 4 درجه سانتیگراد، بصورت آزمایش فاکتوریل با دو فاکتور منشأ بذر در دو سطح طبقات ارتفاعی و تیمارهای خوابشکنی در 8 سطح در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار در آزمایشگاه بذر دانشگاه یاسوج تحت آزمون جوانهزنی قرار گرفتند. بیشترین درصد جوانهزنی (100 درصد)، سرعت جوانهزنی (75/49 بذر در روز) و شاخص بنیه بذر (9/17) در بذرهای جمعآوری شده از بالابند و تیمار شده با چینهسرمایی (بهمدت 90 روز)+ اسید جیبرلیک 1500 پیپیام مشاهده شد. نتایج تحقیق نشان داد که درصد جوانهزنی بذرهای میانبند با تیمار اسید جیبرلیک+چینهسرمایی بهمدت 90 روز (با 88 درصد) از درصد جوانهزنی بذرهای بالابند با تیمار اسید جیبرلیک + چینهسرمایی بهمدت 60 روز (93 درصد) کمتر بود و بذرهای منطقه بالابند در مدت کوتاهتری به حداکثر درصد جوانهزنی رسیدند. نتایج این تحقیق نشان داد که خواب بذر گلابی وحشی از نوع فیزیولوژیکی است. ضمن اینکه برای تولید نهال در نهالستان و نیز برای بذرکاری بهمنظور احیاء و غنیسازی تودههای جنگلی تخریب شده در زاگرس، استفاده از بذرهای ارتفاعات بالابند پیشنهاد میشود.