مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089113120050522Study of cutting rhizogenesis and sapling growth variation in Rosa damascena genotypes in Kurdistanبررسی تنوع موجود میان ژنوتیپهای مختلف گل محمدی (Rosa damascena Mill.) از نظر ریشهزایی قلمه و رشد نهال درکردستان12811521210.22092/ijrfpbgr.2005.115212FAبایزید یوسفیمرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی کردستان کدپستی: 36311-66169، ص. پ. 714سیدرضا طبائی عقدائیموسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشورمحمد حسن عصارهعضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، تهران ، صندوق پستی 116 – 13185Journal Article20180123In order to determine genetic variation among 38 genotypes of Damask rose (<em>Rosa damscena</em> Mill.) for cutting rhizogenesis, sapling establishment and growth components, a study was carried out based on a completely randomized design (CRD) in Kurdistan. The genotypes were cut in March 2004 and planted in greenhouse enviorenmet and data were recorded in Aug of the same year. Significant differences (α<0.01) were detected among genotypes for different characteristics including rooted cutting percentage, primary branch number, average height of sapling, average leaf number per branch, average leaflets number per leaf, main branch diameter, the exit point of main branch and sapling vigor, as the suitable factors selection factors for breeding. Mean comparison showed that genotypes 22, 38 and 39 were better than others for all characteristics. Sapling height showed significant (α<0.01) positive correlations with rooted cutting percentage, primary branch number, leaf number per branch, leaflet number per leaf and main branch diameter. Also main branch diameter showed posetive and significant (α<0.01) correlation with primary branch number, average height of sapling and average leaf number per branch. The result of cluster analysis showed that the first and final steps of pooling of genotypes carried out in 98.68% and 51.27% respectively, and it was concluded that for similar researches in the future, 13 indicator genotypes could be used, instead of 38 genotypes.آزمایش بررسی تنوع موجود در ژنوتیپهای گل محمدی (<em>Rosa damascena </em>Mill.) از نظر استقرار و رشد نهال در کردستان با توجه به ارزش اقتصادی، دارویی و زیست محیطی این گونه و با هدف بررسی و ارزیابی میزان تنوع ژنتیکی میان 38 ژنوتیپ گل محمدی از نظر ریشهزایی قلمه و استقرار نهال و برخی صفات موثر در رشد نهال انجام گرفت. در این آزمایش قلمه 38 ژنوتیپ گل محمدی در اول اسفند 82 در محیط گلخانه با دمای 22-18 درجه سانتیگراد در قالب طرح آماری کاملا تصادفی (CRD) کشت گردید و پس از ریشه دارشدن به گلدان پلاستیکی انتقال یافت و آماربرداری و ثبت دادهها در مرداد 83 انجام و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، ژنوتیپهای مورد بررسی از لحاظ صفات درصد قلمه ریشه دار شده، تعداد شاخه اولیه، متوسط ارتفاع نهال، متوسط تعداد برگ درشاخه، متوسط تعداد برگچه در برگ، قطر شاخه اصلی، فاصله محل خروج شاخه اصلی از انتهای فوقانی قلمه و درجه شادابی اختلافهای معنیداری را در سطح احتمال 1% با همدیگر نشان دادند که بیانگر وجود تنوع بالا میان ژنوتیپها و وجود زمینه مناسب برای امر گزینش و اصلاح نژاد آنها میباشد.
مقایسه میانگین صفات در ژنوتیپها با آزمون دانکن نشان داد که ژنوتیپهای شماره 22، 29، 35، 8 و 37 با درصد قلمه ریشه دار شده بهترتیب 91/90، 90، 85، 70 و 70 درصد نسبت به سایر ژنوتیپها برتر بودند. میانگین درصد قلمه ریشه دار شده کل ژنوتیپها در این آزمایش (33/42 %) نسبت به تحقیقات مشابه بالاتر بود. در مجموع صفات مورد بررسی، ژنوتیپهای 22، 38 و 39 نسبت به سایر ژنوتیپها برتری نشان دادند.
متوسط ارتفاع نهال بهعنوان یکی از اجزاء رشد نهال با درصد قلمه ریشه دار شده، تعداد شاخه اولیه، متوسط تعداد برگ در شاخه و برگچه در برگ و قطر شاخه اصلی دارای همبستگی مثبت و معنیدار در سطح احتمال 1% بود. همچنین قطر شاخه اصلی بهعنوان یکی دیگر از اجزاء رشد نهال علاوه بر ارتفاع نهال با تعداد شاخه اولیه و متوسط تعداد برگ در شاخه همبستگی مثبت و معنیداری درسطح احتمال 1% نشان داد. براساس نتیجه تجزیه کلاستر، ژنوتیپهای برتر از نظر ریشهزایی قلمه (ژنوتیپهای شماره 22، 29، 35، 8 و 37) در گروه بندی بر اساس صفات مورد بررسی در این آزمایش در 4 خوشه متفاوت قرار گرفتند. همچنین در مطالعات مشابه برای کاهش هزینه و… میتوان بهجای 38 ژنوتیپ، 13 ژنوتیپ را مورد بررسی و ارزیابی قرارداد.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089113120050522Propogation of Populus caspica tree through mature ovary cultureتکثیر درخت سفید پلت از طریق کشت تخمدان بالغ (Populus caspica)293611521410.22092/ijrfpbgr.2005.115214FAعلی جعفری- مفید آبادیمؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، تهران، صندوق پستی 116- 13185Journal Article20180123In order to mass propagation of <em>Populus caspica, in vitro</em> matured ovary culture was used. For embryo germination, 14 days old capsules, derived from natural and artificial (twig and pot pollination system) pollination were isolated. Isolated capsules were then transferred to MS, Half-MS (Half-concentrated MS) and SS (solidified 3% sucrose solution) hormone free medium for embryo germination. Significant differences (p<0.01) were observed between media and two kind of pollination for mean number of plantlets indication per isolated capsule. High number of plantlets was observed per capsule in half- MS medium. The artificial pollination of catkin showed higher number of plantlets production per capsule than that of the occurring natural pollination (24.77 and 19.46 respectively). Plantlets with 5 or 8 cm height were then cultured in the same medium within jars, before being transferred to the potting soil. More than one thousand plantlets were produced from both kind of pollination. Successfully acclimatized plantlets in green-house were then transplanted to the field.بهمنظور تکثیر انبوه گونه در حال انقراض سفید پلت <em>Populus caspica</em>، روش کشت درون شیشهایی تخمدان بالغ مورد استفاده قرار گرفت. جهت جوانه زنی جنین، تخمدانها پس از 14 روز از کپسولهای توسعه یافته حاصل از گردهافشانی طبیعی و گردهافشانی مصنوعی در قالب روش ترکه و آب ایزوله و به محیطهای کشت MS، half-MS و SS فاقد هورمونهای رشد گیاهی منتقل شدند. مقایسه میانگین اثرات محیط کشت در جوانه زنی جنین نشان داد که اختلاف معنیداری میان محیطهای کشت و نوع گردهافشانی برای جوانه زنی جنین در سطح یک درصد وجود دارد. بیشترین جوانه زنی جنین در کشت تخمدان 14 روزه سفید پلت در محیط کشت half-MS (محیط کشت نیمه قدرت) اتفاق افتاد (74/27 عدد از هر کپسول). تعداد متوسط نهالهای بدست آمدهاز کشت تخمدانهای با گردهافشانی طبیعی کمتر از تخمدانهای حاصل از گردهافشانی مصنوعی بود (بهترتیب 46/19 و 77/24 گیاهچه در هر تخمدان کشت شده) و اختلاف معنیداری در سطح یک درصد میان آنها مشاهده شد. گیاهچهها در ارتفاع 3 الی 5 سانتیمتری قبل از انتقال به گلدان، در داخل شیشههای مربا که حاوی محیط کشت مشابه بازکشت شدند. تعداد زیادی گیاهچه پس از انجام موفق سازگاری تدریجی ابتدا به گلدان و بعد به عرصه منتقل شدند.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089113120050522Micropropagation of Acer cinerasens by shoot tip cultureریزازدیادی گونه کیکم ( (Acer cinerasens از طریق کشت سرشاخه375211521510.22092/ijrfpbgr.2005.115215FAمیترا اماممؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، تهران، صندوق پستی 116-13185Journal Article20180123<em>Acer cinerasens</em> is the most important and useful species of Aceraceae among plants in the Zagrose ecotypes. Regarding difficulties in conventional propagation of hardwood plants specially hard rooting of cuttings from adult trees of A<em>cer</em>, this study was carried out. To investigate shoot tip culture of <em>Acer cinerasens</em>, apical buds and micro cuttings were gathered in different seasons from selected mature trees at Ghallajeh forest in Kermanshah and Sarchahan forests in Shiraz (Gen 1, Gen 2). After different sterilizing treatments, they were cultured on MS (N/4) or DKW media. MS (N/4) medium containing 0.5 mgl<sup>-1 </sup>2ip, 0.1 mg/l Kinetin, 0.05 mg/l TDZ, 0.25 mg/l GA + 0.01 mgl<sup>-1</sup> IBA was the best treatment for shoot proliferation and elongation. The shoots were treated as cuttings by different rooting treatments but it was not successful.درخت کیکم (<em>Acer cinerasens</em><em>)</em>، یکی از گونههای مهم و با ارزش جنس افرا (<em>(Acer</em>است که در ناحیه رویشی زاگرس رشد میکند. مشکلات متعدد ازدیاد آن از طریق روشهای معمول تکثیر بهویژه ریشهزایی سخت قلمههای درختان بالغ افرا، ما را به انجام این تحقیق رهنمون ساخت. در پژوهش حاضر، امکان ریزازدیادی درخت کیکم به روش کشت سرشاخهای (جوانه انتهایی و ریزقلمه: جوانه سبز شده از قلمههای شاخه درخت بالغ)، بررسی شد. ابتدا نمونهها از پایههای برگزیده در رویشگاههای طبیعی گیاه واقع در جنگلهای منطقه سرچهان شیراز و قلاجه کرمانشاه در فصول مختلف سال، برداشت شد و پس از سترونسازی با تیمارهای متفاوت، در محیطهای کشت MS و DKW مستقر شدند. مناسبترین شاخهزایی و رشد طولی از جوانه و ریزقلمه در محیط MS دارای غلظت 4/1 نیترات) با ترکیب هورمونی 5/0 میلیگرم در لیتر2ip و 1/0 میلیگرم در لیترکینتین و 05/0 میلیگرم در لیتر TDZ و 01/0 میلیگرم در لیتر IBA و 25/0 میلیگرم در لیتر GA و آسکوربیک اسید 100 میلیگرم در لیتر بدست آمد. تیمارهای مختلف ریشهزایی بر شاخههای تکثیر یافته اعمال شد، ولی نتیجه آن مثبت نبود.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089113120050522Effects of gibberellic and citric acid on germination percentage, speed of germination and seed vigor of Eremurus spectabilis M.B.بررسی اثر جیبرلیک اسید و سیتریک اسید بر درصد، سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه بذرهای سریش تماشایی (M.B. Eremurus spectabilis)536611521610.22092/ijrfpbgr.2005.115216FAافسون رحمانپوردانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال و کارشناس مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع.احمد مجددانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال. تجریش خیابان دربند کوچه پرتویفیروزه چلیباندانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال. تجریش خیابان دربند کوچه پرتویJournal Article20180123In order to study seed germination characterisitics of <em>Eremurus spectabilis </em>under physical and chemical treatments, the mature seeds of <em>Eremurus spectabilis </em>were treated by collected from National Botanical Garden of Iran. Seeds were imposed under physical stimulator pretreatments, including soaking of seeds in water for 24-48h, cutting of seeds’ tip, making abrasion on seed cortex, exposing to light for 24h, 12h and incubating in darkness. It was also followed by chemically stimulation the seeds, using sodium hypochloride, citric acid and gibberellic acid in different constrations, in order to achieve suitable methods of germination and breaking dormancy. Soaking of seeds in the water for 24-48h, removing seed cortex and washing in 35% sodium hypocholoride and distilled water, cutting seed tip and treat in gibberrelic acid (0.01 M.) and citric acid (50 mg/lit) for 45 minutes and temperature 10-15°C and white light, 24h (4500-5000 lux) for 1-3 weeks led to the highest germination percentage (53.3%), germination speed (0.88) and seed vigor (10.2).به منظور مطالعه خصوصیات جوانهزنی سریش تماشایی تحت اثر تیمارهای فیزیکی و شیمیایی، بذرهای رسیده<em>Eremurus spectabilis </em><em> </em>از پایههای موجود در باغ گیاه شناسی ملی ایران جمعآوری شدند و برای رفع خفتگی، تحت پیش تیمارهای محرک فیزیکی شامل خیساندن بذر از 24 تا 48 ساعت، بریدن نوک بذر و خراشدهی پوسته بذر با نوک چاقو، نور 24 و 12 ساعته و تاریکی مطلق و محرک شیمیایی شامل هیپوکلرید سدیم، اسید سیتریک و ژیبرلیک اسید، در غلظتهای متفاوت قرار گرفتند و در نهایت بیشترین درصد جوانهزنی بذرها با مناسبترین پیش تیمار و تیمار مشخص گردید. حاصل این بررسی رفع خفتگی بذر با مناسبترین پیش تیمار و تیمارها شامل خیساندن در آب به مدت 24 تا 48 ساعت، برداشتن پوستکهای اطراف بذر، شستشو با هیپوکلرید سدیم 35% و آب مقطر، بریدن نوک بذر و تیمار با مخلوط محلول ژیبرلیک اسید 01/0 مولار و سیتریک اسید 50 میلیگرم در لیتر به مدت 45 دقیقه و دمای 15-10 درجه سانتیگراد و نور سفید 4500 تا 5000 لوکس 24 ساعته به مدت 1 تا 3 هفته بود که با درصد جوانهزنی 33/55%، سرعت جوانهزنی 88/0 و شاخص بنیه بذر 2/10 در مقایسه با شاهد اختلاف معنیداری داشت.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089113120050522Study of dormancy breakage and germination in seeds of Astragalus siliquosusبررسی شکستن خواب و جوانهزنی بذر Astragalus siliquosus678411521710.22092/ijrfpbgr.2005.115217FAحمیدرضا عیسونددانشگاه لرستانحسن مداح عرفیمؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتعرضا توکل افشاریدانشگاه تهران، دانشکده کشاورزی، اصلاح نباتات.Journal Article20180123To evaluate the germination and breaking seed dormancy of <em>Astragalus siliquosus </em>Boiss., an experiment was carried out as a completely randomized design with seven treatments and three replications in Seed Technology Laboratory of Natural Resources Gene Bank, Karaj, Iran. Several treatments, including acid and mechanical scarification and stratification were applied to increase seed coat permeability. Results indicated that about 95% of seed dormancy is due to seed coat impermeability to water and the rest is related to physiological factors. Mechanical scarification with sandpaper was the most appropriate treatment to make the seed coat permeable to water with no adverse effects on embryo. This treatment along with cold stratification removed more than 98% of seed dormancy. Also, stratification of the imbibed seeds increased speed of germination significantly, but had no considerable effects on fresh and dry weights of seedlings. Sulfuric acid, however, increased germination but had maximum percentage of dead seeds. Other treatments had not significant differences with control.جهت بررسی جوانهزنی و شکستن خواب بذر<em>Astragalus siliquosus </em>Boiss<em>.</em>آزمایشی در آزمایشگاه تکنولوژی بذر بخش تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی با هفت تیمار و 3 تکرار به صورت طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارها شامل چند روش نفوذ پذیر کردن پوسته و اعمال سرمادهی بودند. نتایج نشان داد که حدود 95% خواب بذر <em>A. siliquosus</em> ناشی از عدم نفوذپذیری پوسته نسبت به آب و باقی مربوط به عوامل فیزیولوژیکی است. مناسبترین تیماری که بدون داشتن اثرات نامطلوب بر جنین، پوسته بذر را نسبت به آب نفوذ پذیر نمود، خراش دهی با کاغذ سنباده بود. کاربرد توام این تیمار با تیمار سرمادهی، سبب برطرف شدن بیش از 98 درصد خواب بذر گونه مذکور گردید. تیمار پیش سرمایی که همراه با خراش دهی مکانیکی استفاده شد، سرعت جوانهزنی را به طور چشمگیری افزایش داد، اما تفاوت معنیداری در وزن تر و وزن خشک ایجاد نکرد. تیمار اسید سولفوریک گرچه درصد جوانهزنی را افزایش داد اما بیشترین درصد بذرهای مرده نیز به این تیمار اختصاص داشت. سایر تیمارها از نظر درصد جوانهزنی تفاوت معنیداری با تیمار شاهد نداشتندمؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089113120050522Study of relationships between seed and forage yields and their components in red clover (Trifolium pratense L.)بررسی روابط میان عملکرد بذر، عملکرد علوفه و اجزاء عملکرد در جمعیتهای شبدر قرمز (Trifolium pratense L.)859811521810.22092/ijrfpbgr.2005.115218FAمهدی ضیایی نسبمؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، تهران ، صندوق پستی 116 – 13185علی اشرق جعفریاستاد پژوهش و رئیس بانک ژن موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20180123Red clover (<em>Trifolium pratense </em>L<em>.</em>) is one of the important perennial forage legumes that grows naturally in Iran. In order to evaluate relationships between seed yield, forage dry matter yield and their components, 9 accessions of the species were planted and evaluated using a completely randomized block design with three replications in Alborz research center, Karaj, Iran during 2002-2003. The results of correlation analysis showed positive and significant relationships, between forage yield and leaflet lamina area, internode length, petiol length, canopy height, persistency and number of stems per plant. Seed yield had positive and significant relationships with number of stems per plant, persistency and number of seeds per inflorescence. Using regression analysis, the important traits were detected. Number of stems per plant, number of seeds per inflorescence, persistency, number of inflorescences per stem, internode length and number of florets per inflorescence were the important triats for forage yield (R<sup>2</sup>=99). Using path analysis, persistency and internode length had direct positive effects on forage yield. Number of seeds per inflorescence and number of inflorescences per stem had direct and negative effects on yield, but increased forage yield indirectly through improving persistency and internode length. It was concluded that persistency and internode length were the important triats for improvement of red clover varities. Number of seeds per inflorescence, 1000 grains weight, growth habit, number of inflorescences per stem, number of florets per inflorescence were the important triats for seed yield (R<sup>2</sup>=98). Using path analysis number of seeds per inflorescence had direct significant effect on seed yield. It was also concluded that number of seeds per inflorescence were the important traits for breeding seed yield in red clover. Although, 1000 grains weight had negative and direct effect on seed yield, indirectly through increasing number of seeds per inflorescence improved seed production.شبدر قرمز یکی از مهمترین لگومهای علوفهای چند ساله است که در مراتع ایران بهصورت طبیعی رشد میکند. به منظور بررسی و تشریح روابط میان عملکرد علوفه خشک و عملکرد بذر با سایر صفات وابسته به آنها، 9 جمعیت شبدر قرمز در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سالهای 1381-1382 در مجتمع تحقیقاتی البرز (کرج) مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه همبستگی فنوتیپی نشان داد که عملکرد علوفه با صفات اندازه برگ، طول میانگره، طول دمبرگ، ارتفاع کانوپی، دیرزیستی و تعداد ساقه در بوته همبستگی مثبت و معنیدار دارد. ضریب همبستگی میان عملکرد بذر و صفات تعداد ساقه در بوته، دیرزیستی و تعداد بذر در گل آذین نیز مثبت و معنیدار بود. با استفاده از تجزیه رگرسیونی گام به گام سهم هر یک از صفات که بیشترین تأثیر را در عملکرد بذر و علوفه داشتند مشخص گردید. صفات تعداد ساقه در بوته، تعداد بذر در گل آذین، دیرزیستی، تعداد گل آذین در ساقه، طول میانگره و تعداد گلچه در گل آذین بیشترین تأثیر را در عملکرد علوفه داشتند و بیش از 99 درصد از تغییرات آن را توجیه نمودند. بر اساس تجزیه علیت، صفات دیرزیستی و طول میانگره بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر افزایش عملکرد علوفه داشتند. دو صفت تعداد بذر در گل آذین و تعداد گل آذین در ساقه اثر مستقیم منفی نشان دادند، ولی از طریق افزایش دیرزیستی و طول میانگره، بهطورغیرمستقیم باعث افزایش عملکرد علوفه گردیدند. با توجه بهاینکه ضریب همبستگی و ضریب علیت دو صفت دیرزیستی و طول میانگره مثبت بودند بنابراین میتوان از این دو صفت بهعنوان دو شاخص مهم در افزایش عملکرد علوفه استفاده نمود. برای عملکرد بذر، صفات تعداد بذر در گل آذین، وزن هزار دانه، تیپ رشد، تعداد گل آذین در ساقه و تعداد گلچه در گل آذین به مدل رگرسیونی وارد شدند (98/0R<sup>2</sup>=) که صفت تعداد بذر در گل آذین بیشترین اثر مستقیم را مثبت بر افزایش عملکرد بذر داشت و چون اثر کل آن نیز معنیدار بود بنابراین تعداد بذر در گل آذین بهعنوان مهمترین صفت برای افزایش عملکرد بذر شناخته شد. وزن هزار دانه اگرچه بهصورت مستقیم باعث کاهش عملکرد بذر شد، اما بهصورت غیر مستقیم با افزایش تعداد بذر در گل آذین موجب افزایش تولید بذر گردید.مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران1735-089113120050522Genetic analysis of yield and forage quality of parents and half sib families of tall fescue (Festuca arundinacea schreb.)تجزیه ژنتیکی عملکرد و کیفیت علوفه در والدین و خانوادههای ناتنیFestuca arundinacea9912411521910.22092/ijrfpbgr.2005.115219FAعلی اشرق جعفریاستاد پژوهش و رئیس بانک ژن موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورشاهرخ جاورسینهدانشآموخته دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجردJournal Article20180123<sup>Tall fescues (<em>Festuca arundinacea</em>), Heritability, Yield, Quality, Gen</sup>
<sup>In order to estimate heritability, prediction of genetic gain per cycle of selection, and relationships among forage yield and quality traits of tall fescues (Festuca arundinacea Schreb.), a polycross nursery containing twenty genotypes was established. At the harvest time, seeds of each genotype were collected. Both seed of half sib families and their clonally propagated parents were grown as spaced plants using a completely randomized design with four replications in Alborz Research Center, Karaj, Iran during 2001-2003. The data were collected and analyzed for dry matter yield, ear emergence date, plant height and plant diameter, water soluble carbohydrate (WSC), crude protein (CP) dry matter digestibility (DMD), crude fiber (CF), acid detergent fiber (ADF) and total ash over two years. The estimates of broad sense heritability (h2b) were average to high (0.44 to 0.92) for dry matter yield and morphological traits indicating the presence of genetic variation for all of them. Narrow sense heritabilities (h2n and h2op) were average to high values for dry matter yield and heading date and lower for plant height and plant diameter, indicating the importance of additive genetic variance in controlling of dry matter yield and heading date and the importance of non-additive genetic variance in controlling of plant height and plant diameter. For all of quality traits the estimates of h2b were average to high (h2b=0.31 to 0.68). The h2n and h2op estimated values were low for WSC and DMD and the same values as h2b for other quality traits indicating the presence of non additive genetic variance for WSC and DMD and additive genetic variance in controlling of other quality traits. Predicted genetic gains per cycle of phenotypic selection for dry matter yield and heading date were 20 and 14 percent improvement from the mean of population. The genetic correlation between WSC and DMD were positively significant, while the relationships between CP and WSC were negatively significant. The genetic correlation between DMD and CP were inconsistent. Dry matter yield had a negative and non significant relationships with DMD and WSC, but the genetic correlation between dry matter yield and CP were strongly negative.</sup>
<sup> </sup>به منظور تخمین وراثتپذیری، بازده ژنتیکی حاصل از گزینش و رابطه ژنتیکی بین عملکرد و کیفیت علوفه در <em>Festuca arundinacea</em><em>، </em>از 20 ژنوتیپ در خزانه پلی کراس بذرگیری بعمل آمد. ارزیابی نتاج ناتنی و کلنهای والدینی در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار بهمدت 2 سال در مجتمع تحقیقاتی البرز انجام شد و صفات عملکرد علوفه، تاریخ خوشه دهی، ارتفاع بوته، محیط طوقه، درصد قابلیت هضم، درصد پروتئین خام، درصد قند محلول، درصد فیبر خام، درصد خاکستر و درصد ADFدر تک بوتهها اندازهگیری شد. برآورد وراثتپذیری عمومی برای عملکرد علوفه و سایر صفات مورفولوژیکی متوسط تا زیاد (92/0 تا 44/0 h<sup>2</sup><sub>b</sub>=) بود. مقادیر وراثتپذیریهای خصوصی(h<sup>2</sup><sub>n</sub>) و (h<sup>2</sup><sub>op</sub>) برای عملکرد علوفه متوسط و برای تاریخ ظهور خوشه زیاد و مشابه والدین بودند که بیانگر اهمیت واریانس افزایشی بهعنوان مهمترین جزء کنترل کننده این دو صفت بود. میزان وراثتپذیری خصوصی برای ارتفاع بوته و محیط طوقه کم و ناچیز بود که اهمیت ژنهای غیرافزایشی در کنترل ژنتیکی این دو صفت را نشان میداد. برای کلیه صفات کیفی وراثتپذیری عمومی متوسط تا زیاد (31/0 تا 68/0h<sup>2</sup><sub>b</sub>=) بود. با اینحال، مقدار وراثتپذیریهای خصوصی h<sup>2</sup><sub>n</sub> و h<sup>2</sup><sub>op</sub> برای درصد قابلیت هضم و قندهای محلول در آب کم و برای سایر صفات کیفی در حد متوسط تا زیاد بود که اهمیت ژنهای غیرافزایشی در کنترل درصد قابلیت هضم و قندهای محلول و نقش ژنهای افزایشی را در کنترل سایر صفات کیفی نشان میداد. نتایج حاصل از پیش بینی بازده ژنتیکی نشان داد که با گزینش 20 درصد از ژنوتیپها در هر نسل احتمال 14 و 20 درصد موفقیت بهترتیب در افزایش عملکرد علوفه و تاریخ ظهور خوشه وجود دارد. ضرایب همبستگی ژنتیکی بین قابلیت هضم و درصد قندهای محلول در آب مثبت و معنیدار بود، در حالیکه، همبستگی بین پروتئین خام و قندهای محلول بهصورت پایداری منفی و معنیدار بود. همبستگی ژنتیکی بین قابلیت هضم و پروتئین خام ناپایدار و در نسلهای والدین و نتاج متفاوت بود. عملکرد علوفه با صفات قابلیت هضم و قندهای محلول همبستگی منفی، ولی غیرمعنیدار و با پروتئین خام همبستگی منفی و معنیدار داشت.