مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
خاموشی سیستمیک ژن کدکننده آنزیم تبائین -6- اُ- دمتیلاز در گیاه دارویی خشخاش (Papaver somniferum L.) با استفاده از فن خاموشی ژن با القا ویروس
1
11
FA
شوکت
عالی پور امرایی
دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد
alipour.shokat81@gmail.com
احمد
اسماعیلی
نویسنده مسئول مکاتبات، دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد پست الکترونیک: ismaili.a@lu.ac.ir
ismaili.a@lu.ac.ir
فرهاد
نظریان فیروز آبادی
استاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد
nazarian_f2000@yahoo.com
علی محمد
لطیفی
دانشیار، مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی کاربردی، دانشگاه علوم پزشکی بقیة ا... (عج)، تهران
amlatify@yahoo.com
10.22092/ijrfpbgr.2018.116635
گیاه دارویی خشخاش (<em>Papaver somniferum</em> L<em>.</em>) بهعنوان یکی از مهمترین منابع تجاری برای برخی از آلکالوئیدهای دارویی مانند ضد درد کدئین و مورفین و داروهای نیمه مصنوعی مانند اکسیکدون، بوپرونورفین و نالتروکسن میباشد. از ژنهای پائیندست مسیر بیوسنتزی آلکالوئیدها در این گیاه، ژن تبائین -6- اُ- دمتیلاز (<em>T6ODM</em>) است که بر تولید موادی مانند تبائین و اوریپاوین تأثیرگذار است. در این پژوهش، اثر سازه خاموشی متکی بر فن VIGS، بر کاهش سطح بیان این ژن در گیاه خشخاش مطالعه شد. برای این منظور، ابتدا با استفاده از آغازگرهای اختصاصی، cDNA ژن <em>T6ODM</em> تکثیر شد و برای تأیید مورد توالییابی قرار گرفت. سپس بخشی از ژن بهعنوان قطعه هدف خاموشی در ناقل ویروسی <em>pTRV</em> همسانهسازی شد و بهروش آگروباکتری، برگهای گیاه تراریخت شد. حضور ژن کدکننده پروتئین پوششی موجود در ناقل ویروسی در گیاهان با استفاده از PCR بررسی و سطح بیان ژن در گیاهان تراریخت توسط تجزیهوتحلیل نیمه کمی و PCR در زمان واقعی بررسی شد. نتایج نشان داد که میانگین بیان ژن <em>T6ODM</em> در گیاه حاوی سازه مورد نظر نسبت به گیاهان شاهد 71/83 درصد کاهش داشت.
خشخاش,اگروباکتری,PCR در زمان واقعی
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116635.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116635_73066405f2d87f4d94af81d3eecce403.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
جداسازی و مطالعه بیوانفورماتیکی ژن عامل رونویسی TbJAMYC دخیل در بیوسنتز تاکسول از سرخدار گونه ایرانی
12
22
FA
داود
جعفری
دانشجوی دکتری تخصصی بیوتکنولوژی پزشکی، گروه بیوتکنولوژی پزشکی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران
jafari.dt@gmail.com
فاطمه
دهقان نیری
نویسنده مسئول مکاتبات، استادیار، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی، قزوین
پست الکترونیک: nayeri@alumni.ut.ac.ir
nayeri@alumni.ut.ac.ir
10.22092/ijrfpbgr.2018.116636
داروی ضد سرطان تاکسول یا پاکلیتاکسل از متابولیتهای بیوسنتز شده در سرخدار (<em>Taxus bacatta</em>) است. تاکسول یکی از مهمترین و کاربردیترین داروهای ضد سرطان در درمان سرطان ریه است که با جلوگیری از پلیمریزاسیون میکروتوبولها مانع از تقسیم سلولی در بافتهای سرطانی میشود. عامل رونویسی JAMYC از خانواده MYC دارای موتیف متصلشونده به DNA بهنام bHLH میباشد که در سایر گونههای سرخدار شناسایی شده است. هدف از این تحقیق جداسازی و همسانهسازی ژن عامل رونویسی <em>TbJAMYC</em> برای اولین بار و تجزیهوتحلیل بیوانفورماتیکی آن است. در ابتدا برای بهدست آوردن گیاهچههای این گیاه رویان از دانههای این گیاه خارج و در محیط کشت MS حاوی زغال فعال و اسیداسکوربیک کشت شد. از RNA استخراج شده با کیفیت و کمیت خوب cDNA سنتز شد. ژن عامل رونویسی <em>TbJAMYC</em> بهوسیله PCR از cDNA و آغازگرهای اختصاصی این ژن تکثیر شد. قطعه تکثیر شده در ناقل همسانهسازی pTG 19 بهروش TA کلونینگ همسانهسازی و توالییابی شد. خانواده پروتئینی و دمینهای پروتئین TbJAMYC بهوسیله نرمافزار Pfam تعیین شدند. همچنین بهوسیله نرمافزار Modeller ساختار سه بعدی دمینهای متصل شونده به DNA این پروتئین تجزیهوتحلیل و مدلسازی شد. این تجزیهوتحلیلها نشان دادند که پروتئین TbJAMYC جزء عوامل رونویسی MYC حاوی دمین bHLH برای اتصال به DNA و تنظیم بیان ژنها میباشد.
تجزیهوتحلیل بیوانفورماتیکی,تاکسول,bHLH,سرخدار,عامل رونویسی MYC
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116636.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116636_0565edd04cd8b9286b4027e4ebd4381a.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
ارزیابی کمی و کیفی پروتئین SO6 در کالوس گیاه غاسول صابونی (L. Saponaria officinalis)
23
31
FA
حسین
هنری
نویسنده مسئول مکاتبات، دانشیار، مرکز علم و فناوری زیستشناسی، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران
honari.hosein@gmail.com
سید مسیح
اعتماد ایوبی
دانشجوی دکترای نانوبیوتکنولوژی، مرکز علم و فناوری زیستشناسی، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران
فرانک
اسماعیلی
کارشناس ارشد بیوتکنولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، تهران
esmaelifa1@gmail.com
مسعود
عبدالهی
دانشجوی کارشناسی ارشد زیستشناسی، مرکز علم و فناوری زیستشناسی، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران
ma.abdolahi102@yahoo.com
10.22092/ijrfpbgr.2018.116637
غاسول صابونی (L. <em>Saponaria officinalis</em>) گیاه بومی اروپای مرکزی و جنوبی و از خانواده <em>Caryophyllaceae</em> میباشد. این گیاه بهعنوان گیاه مهم و کمیاب در ایران بهحساب میآید. غاسول صابونی کاربردهای متعددی در حوزههای پزشکی، کشاورزی و بهداشت دارد. ساپونین یکی از ترکیبات فعال زیستی این گیاه است که در شیمیدرمانی مورد استفاده قرار میگیرد. کشت بافت یکی از راههای تکثیر این گیاه است که برای تولید ماده مؤثره استفاده میشود. ساپونین 10 ایزوفرم دارد که در مهار ترجمه ریبوزوم و سمیت سلولی متفاوتند. یکی از ایزوفرمهای ساپونین SO6 میباشد. در این تحقیق، بهمنظور بررسی حضور پروتئین، SO6 در کالوس گیاه غاسول صابونی، کشت بافت این گیاه بهوسیله متغیرهایی مانند غلظتهای مختلف تنظیمکنندههای رشدی و عوامل محیطی، در شرایط درون شیشهای مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. پس از موفقیتآمیز بودن کشت بافت این گیاه، استخراج پروتئین از این گیاه انجام شد و حضور پروتئین، SO6 در کالوس با استفاده از روش وسترنبلات، تأیید و میزان پروتئین از طریق روش الایزا اندازهگیری شد. نتیجه آزمایشها نشانداد که بذر گیاه با استفاده از تیمار مناسب قادر به جوانهزنی بوده و کالوس حاصل از ریشه گیاه غاسولصابونی بیشترین میزان پروتئین SO6 را داشت.
پروتئین SO6,تنظیمکنندههای رشدی,غاسولصابونی,کالوس
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116637.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116637_96d113ff4501c6c3fa55cd18a296820b.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
ساختار ژنتیکی جمعیتی از بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) بر مبنای ویژگیهای نونهالی در نتاج
32
43
FA
حسین
میرزاییندوشن
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
nodoushan2003@yahoo.com
جعفر
حسین زاده
دانشیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان ایلام، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ایلام
j.hoseinzadeh@ilam.ac.ir
شهین
مهرپور
استادیار، دانشگاه آزاد قم
mehrpour@yahoo.com
پریسا
پناهی
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
داریوش
مهدیفر
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لرستان
10.22092/ijrfpbgr.2018.116638
بلوط ایرانی (<em>Quercus brantii </em>Lindl.) گونهای جنگلی است با عمر نسبتا طولانی که از نظر اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در کشور ما اهمیت ویژهای دارد. مجموعه عوامل انسانی و غیر انسانی سبب شده است که برخی از جوامع گیاهی این گونه در بعضی از رویشگاههای خود در معرض خشکیدگی و فرسایش ژنتیکی شدید قرارگیرند. از اینرو ارزیابی تنوع و ساختار ژنتیکی این جوامع میتواند هدایتگر فعالیتهای جنگلداران و محققان باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی تنوع و توانمندی ژنتیکی جمعیتی از گونه بلوط ایرانی واقع در استان لرستان بر اساس ویژگیهای نونهالی اجرا شد. ابتدا بهطور تصادفی از 12 پایه بالغ که بذر کافی تولید کرده بودند بذرگیری شد و بهمنظور آزمون نتاج و ارزیابی پایههای بذرگیری شده، بذرها بهعنوان 12 فامیل تنی و ناتنی در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار کاشته شدند. با استفاده از مدل و روابط طرح آمیزشی آشیانهای، آمارههای بیومتریکی به آمارههای ژنتیکی تبدیل شده و اجزاء واریانس و وراثتپذیری صفات ارتفاع نهال، تعداد برگ، طول و عرض برگ و قطر یقه تخمین زده شد. فامیلها بین 6 تا 92 درصد استقرار نشان دادند. تجزیه واریانس نشان داد که از نظر همه ویژگیهای مورد مطالعه تفاوت معنیداری بین درختان مادری وجود داشت. بخش عمدهای از واریانس حاصل متعلق به بین فامیلهای مورد مطالعه بود که بهسبب آن وراثتپذیری صفات بین 57% در قطر یقه تا 95% در طول برگ نهالها متغیر بود. جامعه گیاهی مورد مطالعه قابلیت استفاده در انتخاب پایه مناسب برای تشکیل باغ بذر و نیز اجرای برنامههای اصلاحی را بهخوبی از خود نشان داد.
تنوع ژنتیکی,ساختار ژنتیکی,بلوط ایرانی,ویژگیهای نونهالی
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116638.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116638_b556322ad198b173077e1e462ce31fd2.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
اثر محیط کشت و تنظیمکنندههای رشد بر تکثیر درونشیشهای گیاه دارویی گزنه
44
52
FA
منصوره
صداقتی
مسئول مکاتبات، دانشجوی دکترای فیزیولوژی گیاهی، دانشکده علوم، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
sedaghati@rifr-ac.ir
محمد حسن
عصاره
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
asareh@gmail.com
محمد علی
ابراهیمی
دانشیار، دانشکده بیوتکنولوژی و کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
سید محسن
حسام زاده حجازی
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
smhessamzadeh@rifr-ac.ir
حمید
سبحانیان
استادیار، دانشکده علوم، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
motif3000@yahoo.com
10.22092/ijrfpbgr.2018.116655
گزنه (<em>Urtica dioica</em> L.) گیاهی دوپایه و دگرگشن با ترکیبات مؤثره و خواص دارویی ویژه که ارزش اقتصادی بسیاری دارد. از آنجا که این گونه دارای هتروزیگوتی بالایی است، امکان تولید گیاهان منتخب از نظر مواد مؤثره و فیبر یکدست از طریق بذر را نداشته، بههمین دلیل برای تولید و حفظ پایههای منتخب میتوان از طریق تکثیر غیرجنسی و کشت بافت اقدام نمود. برای ریزازدیادی، از جوانههای رأسی سرشاخههای گزنه بهعنوان ریزنمونه استفاده شد. بعد از سترون نمودن ریزنمونهها به محیط کشت MS (Murashige and Skoog, 1962) حاوی BAP (6-benzyl-aminopurine)، 2iP (N6-(2-Isopentenyl)adenine) و IBA (Indole-3-butyric acid) منتقل شدند. برای ارزیابی محیط کشتها، ریزنمونهها بعد از یک ماه به تیمارهای شاخهزایی شامل محیطهای کشت (MS, DKW (Driver and Kuniyuki, 1984), WPM (Lloyd and McCown, 1981)) با غلظتهای متفاوت تنظیمکنندههای رشد IBA, 2,4-D, BAP, KIN (6-Furfurylaminopurine), 2iP, TDZ (Thidiazuron) منتقل شدند. آزمایش بهصورت آزمون فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار بررسی و با برنامه نرمافزار آماری SAS (2006) تجزیهوتحلیل شد. از نظر آماری، بهترین محیط کشت پایه در شاخهزایی، محیط کشت WPM بود. بین تیمارهای ریشهزایی، تعداد ریشه اصلی در محیط حاوی KIN (mgl-15/0) + IBA (mgl-1 5/0 و 1) و تعداد ریشه فرعی ترکیب BAP (mgl-15/0) + IBA (mgl-1 5/0) بیشترین مقدار را نشان داد. بعد از ریشهزایی، گیاهچههای ریشهدار شده به گلخانه منتقل شده و با موفقیت (5/55 درصد) سازگار شدند.
تنظیمکنندههای رشد گیاهی,گزنه,ریزازدیادی
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116655.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116655_d00194a63a523b798a28be76a4e869c4.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
عوامل مؤثر بر ریزازدیادی گیاه دارویی مرزه خوزستانی (Satureja khuzistanica Jamzad)
53
62
FA
لیلا
میرجانی
دانشجوی دکتری، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه خوارزمی، تهران
mirjani256@yahoo.co
اعظم
سلیمی
نویسنده مسئول مکاتبات، دانشیار، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه خوارزمی، تهران. پست الکترونیک: salimi@khu.ac.ir
salimi@khu.ac.ir
محمد
متینی زاده
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
mohamadmatinizadeh@yahoo.comو matini@rifr-ac.ir
خدیجه
رضوی
استادیار، پژوهشکده زیست فناوری کشاورزی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران
مریم
شهبازی
استادیار، پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج
mshahbazi@abrii.ac.ir
10.22092/ijrfpbgr.2018.116656
مرزه خوزستانی (Jamzad<em>Satureja khuzistanica</em>) انحصاری ایران است و با وجود ارزش دارویی فراوان در حال انقراض میباشد. بهمنظور تکثیر انبوه آن از طریق ریزازدیادی، جوانههای جانبی از منطقه پلدختر استان لرستان جمعآوری شد. برای سترونسازی جداکشتها بهترین تیمار محلول کلرید جیوه یک درصد بهمدت 6 دقیقه تعیین شد. بهترین محیط نوشاخهزایی پس از بررسی 12 تیمار مختلف، محیط کشت پایه MS حاوی هورمونهای BA، 2ip و IBAبهترتیب 5/0، 3/0 و 1/0 میلیگرم در لیتر تعیین شد، که از لحاظ ضریب ازدیاد، رشد طولی و سبزینگی نسبت به بقیه تیمارها برتری داشت. محیط کشت پایه MS با هورمونهایIBA و NAA بهترتیب 1 و 1/0 میلیگرم در لیتر بهعنوان بهترین محیط نوریشهزایی پس از انجام سه تیمار با ترکیبهای هورمونی متفاوت بهدست آمد، این محیط کشت محرک تولید بیشترین تعداد ریشه اصلی و فرعی بود. تأثیر 10 ترکیب مختلف خاک بر درصد زندهمانی در زمان سازگاری مورد بررسی قرار گرفت و تیمار ماسه: خاک مزرعه: پیت: پرلیت بهنسبت 1:1:1:1 بیشترین درصد زندهمانی و رشد را داشت. بنابراین در طی این تحقیق مناسبترین روش تکثیر برای گونه مرزه خوزستانی بهدست آمد و میتوان گیاهان تکثیر شده را به رویشگاه اصلی منتقل نمود.
تکثیر درون شیشهای,تنظیمکنندههای رشد,ریزازدیادی,مرزه خوزستانی
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116656.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116656_63b4d5dc20b083b90df86399449f879e.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
تکثیر غیرجنسی گونه مورخوش (L. Zhumeria majdae ) از طریق کشت جوانه
63
70
FA
میترا
امام
نویسنده مسئول مکاتبات، استادیارپژوهشی، گروه تحقیقات زیستفناوری، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران. پست الکترونیک: Emam@rifr -ac.ir
emam@rifr-ac.ir
لیلا
میرجانی
کارشناس ارشد، گروه تحقیقات زیستفناوری، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
mirjani256@yahoo.co
محسن
حسام زاده حجازی
دانشیار، گروه تحقیقات زیستفناوری، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
smhessamzadeh@rifr-ac.ir.
محمد علی
سلطانی پور
استادیار، گروه جنگل، مرکز تحقیقات منابع طبیعی استان هرمزگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس
10.22092/ijrfpbgr.2018.116657
مورخوش یا زومریا، با نام علمی <em>Zhumeria majdae</em> یکی از مهمترین گیاهان معطر از خانواده Lamiaceae با کاربرد دارویی و صنعتی است. این گیاه انحصاری ایران و از گیاهان در معرض انقراض بهشمار میآید. بنابراین برای حفاظت و احیای آن نیاز به تکثیر انبوه گیاه از طریق روشهای کشت بافت میباشد. تکثیر معمولی گیاه از طریق بذر است. جوانههای نهالهای بذری پایههای موجود در منطقه هرمزگان پس از استریل با محلول کلرید جیوه 1/0 درصد در زمان 5 دقیقه در فصل بهار در محیط کشت مستقر شدند. نمونهها در محیط کشت WPM با هورمونهای 2iP, IBA و BA در غلظتهای بهترتیب 1/0، 3/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر بالاترین میزان استقرار و شاخهزایی را داشته و در همان محیط کشت باIBA یک میلیگرم در لیتر ریشهدار شدند. گیاهان حاصل از کشت بافت پس از انتقال به خاک گلدان و در شرایط گلخانهای سازگار شدند. دستورالعمل این تحقیق قابل ارائه برای برنامه کشت گیاه در منطقه میباشد.
ریزازدیادی,کشت بافت,انحصاری,مورخوش
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116657.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116657_416407eee430e53a6640cd0dfd7d512d.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
باززایی گیاه در معرض انقراض لاله واژگون (Fritillaria raddeana) از طریق ریزنمونههای گلبرگ و برگ
71
83
FA
سلاله
صلاحی صدر
دانشجوی دکترای مهندسی علوم باغبانی (گیاهان زینتی)، دانشکده علوم کشاورزی، پردیس دانشگاهی دانشگاه گیلان
solale.salahi@gmail.com
هدایت
زکی زاده
نویسنده مسئول مکاتبات، استادیار گروه علوم باغبانی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت. پست الکترونیک:Zakizadeh@guilan.ac.ir
zakizadeh55@yahoo.com
محمد رضا
نقوی
استاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
mr_naghavi@ymail.com
جمال العلی
الفتی
استادیار گروه علوم باغبانی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت
10.22092/ijrfpbgr.2018.116658
لاله واژگون (<em>raddeana</em> <em>Fritillaria</em>)، یکی از منحصر بهفردترین و زیباترین گیاهان خودرو و بومی ایران است. این جنس از خانواده سوسن بهشدت در معرض انقراض قرار دارد. گونه <em>Fritillaria raddeana</em> مقاوم به خشکی، مناطق سنگلاخی و شیبدار میباشد و بهدلیل مطالعات محدود در این گونه، انجام هر گونه پژوهش در این گیاه اهمیت بهسزایی دارد. با وجود احتمال وقوع جهش، باززایی موفقیتآمیز پیشنیاز کلیه مطالعاتی است که باید در گونههای رو به انقراض انجام شود. این پژوهش کالوسزایی و باززایی غیرمستقیم را از کشت اندامهای گلبرگ و برگ <em>F. raddeana</em> در محیط درون شیشهای مورد بررسی قرار داد. ریزنمونههای برگ پیش از گلدهی و ریزنمونههای گلبرگ در حالت غنچه (سبز تا زرد) برداشت شد و پس از ضدعفونی، در محیط کشت موراشیگ و اسکوگ همراه با غلظتهای مختلف از اکسین و سایتوکینین کشت شدند. ریزنمونهها برای القای کالوس ابتدا در تاریکی و دمای C<sup>°</sup>18 و بعد به روشنایی با شرایط دمایی قبل انتقال یافتند. پس از واکشتِ کالوسها در محیطهای باززایی، دما به C<sup>°</sup>20 افزایش یافت. اگرچه هر دو نوع ریزنمونه بهدلیل عدم آسیب به گیاهان مادری، درصد نسبتا پایین آلودگی داخلی، تعداد و اندازه مناسب، ریزنمونههای قابل قبولی بودند، با اینحال ریزنمونه گلبرگ دارای پاسخدهی بهتر و سریعتر به انواع ترکیبات تنظیمکننده رشد بود. بهترین محیط کشت کالوسزایی (66/82%) و باززایی غیرمستقیم (66/36%) از ریزنمونههای گلبرگ، محیط MS حاوی 5/0 میلیگرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید همراه با 2 میلیگرم در لیتر تیدیازورون تشخیص دادهشد که نشاندهنده برتری این دو نوع تنظیمکننده در باززایی غیرمستقیم <em>F. raddeana</em> بود.
باززایی غیرمستقیم,تنظیمکننده رشد,کالوسزایی,گونههای وحشی,گیاه بومی
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116658.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116658_d8eac7692e23c2f86231ad548ddd4b07.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
تنوع ژنتیکی و وراثتپذیری جمعیتهای بادامک (Amygdalus scoparia spach.) استان فارس
84
100
FA
مسعود
بابائیان
دانشجوی دکترای جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، گرگان
داوود
آزادفر
نویسنده مسئول مکاتبات، دانشیار، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پست الکترونیک: azadfar.d@gmail.com
azadfar.d@gmail.com
محمد هادی
پهلوانی
دانشیار، اصلاح نباتات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
hpahlavani@yahoo.com
زهره
سعیدی
دانشآموخته دکترای علوم جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
saeedizohreh@gmail.com
محمد حسین
ارزانش
استادیار پژوهش، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
mharzanesh@yahoo.com
10.22092/ijrfpbgr.2018.116659
بادامک (<em>Amygdalus scoparia</em> spach.) گونهای چند منظوره است که در بیشتر نواحی رویشی ایران پراکنش دارد. آگاهی از میزان تنوع ژنتیکی و برآورد وراثتپذیری پیشنیاز و لازمه حفاظت، توسعه جنگلکاری و بهرهبرداری پایدار از گونههای جنگلی است. پارامترهای ژنتیکی مراحل اولیه رشد جمعیتهایی از بادامک در استان فارس در آزمون توأم پروونانس و نتاج بررسی شد. آزمون بهطور آشیانهای با استفاده از طرح بلوک کامل تصادفی با هفت جمعیت، ده درخت مادری در هر جمعیت و زیر پلاتهای هفت درختی با سه تکرار در نهالستان کهمره سرخی شیراز واقع در استان فارس (1660 متر ارتفاع از سطح دریا) انجام شد. برای همه صفت مورد مطالعه تفاوتهای معنیدار میان جمعیتها وجود داشت. بهجز طول ریشه اصلی در بقیه صفات درختان مادری درون جمعیتها نیز تفاوتهای معنیداری مشاهده شد. ارزیابی اجزاء واریانس نشان داد که سهم واریانس جمعیتها (دامنه 9/5 درصد تا 2/34 درصد) از میزان کل واریانس، بیشتر از سهم واریانس درختان مادری درون جمعیتها (دامنه 8/1 درصد تا 1/11 درصد) بود. ضریب تنوع ژنتیکی افزایشی از صفر تا 6/58 در نوسان بود. در مجموع جمعیتهای خنج و کوار از عملکرد رویشی بهتری برخوردار بودند. میزان وراثتپذیری صفات تعداد ساقه و شاخه جمعیت داراب بالاتر بود. وراثتپذیری برخی از صفات در بعضی از جمعیتها پایین و هنوز از وضعیت پایداری برخوردار نبود. از اینرو باید گزینش به زمانی که وراثتپذیری به مقادیر بالاتر و پایدارتری میرسد موکول شود.
آزمون پروونس نتاج,بادامک,صفات نونهالی,وراثتپذیری
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116659.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116659_a2cf373a21fc341fe3c87ac1eb1fb4da.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
بررسی تنوع ژنتیکی اکوتیپهای آویشن شیرازی با استفاده از نشانگرهای مولکولیRAPD و ISSR
101
113
FA
حسین
بی باک
نویسنده مسئول مکاتبات، مربی بخش زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه جیرفت
پست الکترونیک: Hbibak@ujiroft.ac.ir
hbibak@ujiroft.ac.ir
کیان
آقاعباسی
دانشجوی دکترای رشته بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشگاه گیلان
10.22092/ijrfpbgr.2018.116660
شناخت تنوع ژنتیکی از فعالیتهای مهم در بهنژادی و مدیریت حفظ ذخائر ژنتیکی گیاهان بهشمار میآید. باتوجه به مشاهده گوناگونی صفات در بین آویشن شیرازی، در این تحقیق از نشانگر RAPD و ISSRبهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی بین جمعیتی آویشن شیرازی در ایران استفاده شد. برگهای آویشن از 15 مناطق مختلف کشوری از استانهای کرمان، سیستان وبلوچستان، بوشهر، فارس و خوزستان جمعآوری شدند. استخراج DNA از برگ بهکمک روش CTAB با کمی تغییر انجام گردید. ده نشانگر RAPDو ده نشانگر ISSR که باندهای واضحتری در واکنش زنجیرهای پلیمراز تولید کرده بودند برای تجزیهوتحلیل استفاده شدند. با کمک نرمافزاز NTSYS-pc با استفاده از ضریب تشابه دایس و الگوریتم میانگین فاصله (UPGMA) دندروگرام مربوطه رسم شد. ضریب کوفنتیک محاسبه شد و پلات دوبعدی بر اساس تجزیه به مؤلفههای اصلی شکل گرفت. باتوجه به نتایج حاصل، دامنه اندازه باندهای تولید شده در آغازگرها بین 120 تا 3100 جفت باز متغیر بود. پانزده منطقه انتخاب شده در 3 گروه مجزا قرار گرفتند .خوشه ایجاد شده با شرایط جغرافیایی همخوانی داشت. آغازگرها در مجموع 207 نوار چندشکل با درصد چندشکلی 9/86 تولید کردند. نتایج حاصل از ضریب تشابه دایس نرمافزار NTYSIS حکایت از این مطلب داشت که تشابه ژنتیکی توده آویشن شیرازی بین8460/0–4390/0 متغیر است. کمترین تشابه بین تودههای جیرفت با ایرانشهر و بیشترین تشابه بین نمونههای اندیمشک و ایذه مشاهده شد. نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی و نتایج حاصل از تجزیه خوشهای با یکدیگر مشابه بودند و ضریب کوفنتیک 6/74 درصد به<sub></sub>دست آمد. نتایج نشان داد که نشانگرهای RAPD وISSR برای بررسی تنوع ژنتیکی بین جمعیتی این توده مناسب هستند.
آویشن شیرازی,تنوع ژنتیکی,نشانگرمولکولی,تجزیه خوشهای
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116660.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116660_34ec939085833d27b35c5bcb175de670.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
بررسی اثرات بافت نورسته و هورمونهای تنظیمکننده رشد گیاهی در تکثیر درونشیشهای گیلاس وحشی (Prunus avium L.)
114
120
FA
علی
جعفری مفیدآبادی
نویسنده مسئول مکاتبات، دانشیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گلستان
jafarimofidabadi@gmail.com
منصوره
کمندلو
مربی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گلستان
kamandloo_k2@yahoo.com
عبدالرحیم
نظری
مربی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گلستان
a.nazari@yahoo.com
10.22092/ijrfpbgr.2018.116665
ضرورت تکثیر تجاری گیلاس وحشی بهروش سنتی و یا ریزازدیادی در احیاء و توسعه جنگلها و تهیه پایه برای پیوند ارقام تجاری گیلاس احساس میشود. برای ریزازدیادی و بهمنظور تهیه بافت نورسته (شاخسار درونشیشهای) بهعنوان هسته اولیه و شروع چرخه تکثیر، کشت جنین بالغ مورد استفاده قرار گرفت. برای تهیه شاخسار، جنینهای بالغ ایزوله شده به محیط کشت MS حاوی غلظت 30 و 60 گرم در لیتر ساکارز منتقل شد. تجزیهوتحلیل میانگین دادهها بر اساس آزمون t نشان داد که اختلاف معنیداری بین غلظتهای ساکارز در سطح 5% وجود نداشت. محیط کشت MS حاوی 30 گرم در لیتر ساکارز موجب 4/70% جوانهزنی جنین و موجب بیشترین رشد رویشی شاخسار پس از جوانهزنی شد. تجزیهوتحلیل دادهها بر اساس طرح فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی برای بیان اثرات هورمونهای رشد گیاهی در پرآوری، بیانگر وجود اختلاف معنیدار در سطح یک درصد بین هورمونهای رشد گیاهی برای اندازه طول ساقه و برای تعداد ریزنمونه قابل استحصال است. محیط کشت MS حاوی 4 میلیگرم در لیتر BA و 2/0 میلیگرم در لیتر IBA موجب بیشترین رشد طولی ساقچه (86/5 سانتیمتر) و بیشترین تعداد ریزنمونه (87/3) در چرخه پرآوری شد. گیاهچهها در ارتفاع 4 تا 5 سانتیمتری پس از تهیه ریزنمونه (قطعات تکجوانه) در محیط کشت MS فاقد هورمونهای رشد گیاهی ریشهدار شده و پس از انجام سازگاری تدریجی موفق، به گلخانه منتقل شدند.
بافت نورسته,گیلاس وحشی,تولید پایه,ریزازدیادی و جنگلکاری
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116665.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116665_3e802e677e20b31127377f8198fee21e.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
تأثیر تنظیمکنندههای رشد مختلف، ماده ژلهایکننده و منبع کربوهیدرات بر رشد درونشیشهای زرشک بیدانه (Berberis vulgaris var. asperma)
121
131
FA
یوسفعلی
سعادت
نویسنده مسئول، دانشیار پژوهشی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، شیراز
y.saadat1336@gmail.com
علیرضا
عباسی
کارشناس پژوهشی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، شیراز
rezabbasi@ut.ac.ir
10.22092/ijrfpbgr.2018.116666
زرشک بیدانه (<em>Berberis vulgaris </em>var. <em>asperma</em>) یکی از گیاهان دارویی ایران است و کمبود نهال سالم از مشکلات موجود توسعه کشت این گیاه ارزشمند است. این پژوهش بهمنظور دستیابی به روش سریع و آسان برای ریزافزایی زرشک بیدانه انجام شد. در چندین آزمایش تأثیر تنظیمکنندههای رشد گیاهی مختلف، مواد ژلهایکننده مختلف محیطکشت و منابع مختلف کربوهیدرات بر رشد درونشیشهای این گیاه بررسی شد. براساس نتایج حاصل مشخص شد که قطعات شاخه نیمهخشبی ساقه دارای 2-1 جوانه جانبی مناسبترین ریزنمونه برای استقرار درونشیشهای زرشک بیدانه است. گندزدایی مواد گیاهی منشأ گرفته از درختان بالغ با غوطهور کردن در محلول دو گرم در لیتر قارچکش بنومیل بهمدت یک ساعت و بعد محلول یک درصد هیپوکلریت سدیم تجاری بهمدت 15 دقیقه و در پایان سه بار آبشویی با آب مقطر سترون انجام شد. محیط کشت نیمه جامد شده با فیتاژل در مقایسه با دیفکوباکتوآگار و آگارژل برای تولید شاخساره برتری معنیدار نشان داد. افزودن سه گرم در لیتر زغال فعال به محیط کشت موجب کنترل قهوهای شدن محیط کشت و بافتهای گیاهی، افزایش زندهمانی و رشد درونشیشهای شد. محیطکشت DKW دارای دو میلیگرم در لیتر BA، 5/0 میلیگرم در لیتر IBA و دو میلیگرم در لیتر GA<sub>3</sub> و نیمه جامد شده با 5/2 گرم در لیتر فیتاژل برای رشد درونشیشهای زرشک بیدانه مطلوب بود و برای تولید شاخساره توصیه میشود. ریشهزایی در دو مرحله جداگانه انگیزش ریشه در حضور اکسین با غلظت زیاد و بعد انتقال شاخسارهها به محیطکشت بدون تنظیمکننده رشد برای نمو ریشهها اجرا شد، اما ریشهزایی مشاهده نشد و به پژوهشهای بیشتر نیاز است.
استان فارس,بنزیل آدنین,ریشهزایی,ساکارز,فیتاژل,محیط کشت DKW
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116666.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116666_b8f941faee1dfcfc0760dc240fca4886.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
تنوع عملکرد و صفات مورفولوژیکی در برخی جمعیت های ایرانی گونه Agropyron pectiniforme
132
142
FA
علی اشرف
جعفری
نویسنده مسئول مکاتبات، استاد پژوهش، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
میثم
فرجی
دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد
شهرام
نخجوان
استادیار، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد
سهیلا
افکار
استادیار، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
10.22092/ijrfpbgr.2018.116667
با توجه به بالا بودن عملکرد و کیفیت علوفه در گونه <em>Agropyron pectiniforme</em> از این گونه برای احیاء مراتع و تولید علوفه استفاده میشود. بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی جمعیتهای این گونه<em>، </em>بذر 16 جمعیت از مناطق مختلف کشور جمعآوری شد و در ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سالهای 84-1383 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین جمعیتها برای کلیه صفات در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بود. جمعیتهای زنجان 487، تبریز 707 و گرگان 7565 با عملکرد علوفه 96 لغایت 119 گرم در بوته و عملکرد دانه 25 تا 33 گرم در بوته از لحاظ هر دو صفت پرمحصول بودند که در بین آنها جمعیتهای زنجان و گرگان زودرس بودند و جمعیت تبریز وزن هزار دانه بیشتری داشت. همبستگی بین عملکرد علوفه و بذر مثبت و معنیدار بود و هر دو صفت با ارتفاع بوته، تعداد ساقه و طول سنبله همبستگی مثبت و معنیدار داشتند. با استفاده از تجزیه خوشهای بهروش Ward جمعیتها به سه گروه تقسیم شدند که جمعیتهای خوشه1 دیررس با عملکرد متوسط، جمعیتهای خوشه 2 پرمحصول، متوسطرس و جمعیتهای خوشه3 کم محصول و زودرس بودند. صحت گروهبندی جمعیتها با استفاده پراکنش جمعیتها بر اساس دو مؤلفه اصلی اول و دوم در تجزیه به مؤلفههای اصلی و همچنین فاصله ماهالانوبیس بین خوشهها تأیید شد. نتایج نشان داد که بیشترین فاصله ژنتیکی بین خوشههای 2 و 3 بهدست آمد و بههمین دلیل جمعیتهای این دو خوشه بهعنوان والدین هیبرید در تولید واریتههای ترکیبی پیشنهاد شدند. جمعیت زنجان 487 با داشتن عملکرد بذر و علوفه بیشتر بهعنوان جمعیت مطلوب معرفی شد. ضریب همبستگی منتل بین ماتریس فاصلههای ژنتیکی جمعیتها با فاصله جغرافیایی محل جمعآوری آنها معنیدار نبود. بهطور کلی نتیجهگیری شد که صفات مورفولوژیکی حاوی اطلاعات مهمی برای حفاظت و بهرهبرداری از ذخائر ژنتیکی میباشند و میتوان از آنها در برنامههای بهنژادی گیاهی گونه <em>A. pectiniforme</em>در آینده استفاده کرد.
Agropyron pectiniforme,تنوعژنتیکی,تجزیه خوشهای,صفات مورفولوژیکی
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116667.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116667_1545e66444acc59211b3c97a0363f65d.pdf
مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران
1735-0891
2383-1448
26
1
2018
06
22
شناسایی صفات اثرگذار در بهبود عملکرد علوفه خشک در سه گونه از جنس آگروپیرون
143
154
FA
بهمن
رهنمون
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه
حمید
حاتمی ملکی
نویسنده مسئول مکاتبات، استادیار، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه
hatamimaleki@yahoo.com
رضا
محمدی
استادیار، پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی شمالغرب و غرب کشور (تبریز)، پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
saliyoun@gmail.com
مجتبی
نورآیین
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه
mojtabanouraein@yahoo.com
10.22092/ijrfpbgr.2018.116668
با هدف تعیین روابط بین عملکرد علوفه خشک و برخی صفات زراعی مرتبط با آن در جنس آگروپیرون، 31 جمعیت از سه گونه مختلف جنس آگروپیرون (<em>A. </em><em>desertorum</em><em>،</em> <em>A. cristatum</em> و <em>A. </em><em>e</em><em>longatum</em>) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی شمالغرب و غرب کشور (تبریز) در سالهای زراعی 94- 1393 ارزیابی شدند. ضرایب همبستگی نشان داد که عملکرد علوفه خشک در گونه <em>A. elongatum</em> با قطر تاجپوش همبستگی مثبت و با صفت تعداد روز تا گردهافشانی همبستگی منفی معنیدار داشت. در گونههای <em>A. desertorum</em> و <em>A. cristatum</em> نیز صفت عملکرد علوفه خشک، با تعداد ساقه همبستگی مثبت و با عرض برگ پرچم همبستگی منفی معنیدار داشت. با استفاده از تجزیه رگرسیونی گامبهگام، در گونه <em>A. elongatum</em>، بهترتیب صفات قطر تاجپوشش و تعداد روز تا گردهافشانی و در گونههای <em>A. desertorum</em> و <em>A. cristatum</em>، صفات تعداد ساقه و طول خوشه وارد مدل شدند. تجزیه مسیر برای عملکرد علوفه خشک بهعنوان متغیّر تابع نشان داد که در گونه <em>A. elongatum</em> صفت قطر تاجپوش دارای اثر مستقیم مثبت (61/0) و صفت تعداد روز تا گردهافشانی اثر مستقیم منفی (46/0-) و در گونههای <em>A. desertorum</em> و <em>A. cristatum</em>، تعداد ساقه اثر مستقیم مثبت (73/0) و طول خوشه اثر مستقیم منفی (44/0-) بر متغیر تابع داشتند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در گونه <em>A.elongatum</em>، صفات قطر تاجپوش و تعداد روز تا گردهافشانی و در گونههای <em>A. desertorum</em> و <em>A.cristatum</em>، صفت تعداد ساقه تأثیر بیشتری در عملکرد علوفه خشک داشته و میتوانند بهعنوان شاخص در گزینش ژنوتیپهای مطلوب استفاده شوند.
آگروپیرون,عملکرد علوفه خشک,تجزیه رگرسیون,تجزیه مسیر
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116668.html
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_116668_d56e30f32c208b84e6c247fe856e4675.pdf