بررسی تنوع هاپلوتیپی در گروه‌های درختان چنگالی و میان‌رو جمعیت‌های مختلف راش (Fagus orientalis Lipsky) توسط نشانگرهای ریزماهواره‌ کلروپلاستی

نوع مقاله : مقاله علمی - پژوهشی

نویسندگان

چکیده

چکیده
بیش از سه دهه است که جنگل‌بانان ایرانی برای اصلاح مدیریت جمعیت‌های پهن‌برگ جنگل‌های خزری که راش (Fagus orientalis Lipsky) از مهمترین گونه‌های درختی آن است تلاش می‌نمایند. جنگل‌شناسی راش نیازمند مهارت است، به‌طوری‌که کوچکترین اشتباه در آن باعث بروز پدیده چنگالی شدن تنه و کاهش کیفیت راش می‌شود. چنگالی شدن می‌تواند وابسته به ویژگی‌های ژنتیکی خود گونه و یا ناشی از عوامل خارجی باشد که توسط مدیریت صحیح قابل تعدیل است. هدف از این پژوهش، بررسی وجود رابطه بین گوناگونی مورفولوژی تنه و ویژگی‌های ژنتیکی است. گوناگونی ژنتیکی در 176 درخت چنگالی و میان‌رو راش از 13 جمعیت که در طول گستره طبیعی راش در جنگل‌های خزری پراکنده بودند براساس نه جایگاه ‌ریزماهواره کلروپلاستی، که قبلاً شناخته و تعیین توالی شده بودند، مطالعه شد. از نه مکان ‌ریزماهواره کلروپلاستی مورد مطالعه دو جایگاه ccmp4 و ccmp7 به‌ترتیب با دو و شش آلل، چندشکلی نشان دادند که با ترکیب آنها 10 هاپلوتیپ مختلف ایجاد شد. نتایج نشان داد که فاصله ژنتیکی بیشتر جمعیت‌ها قابل توجه است. درحالی‌که چنین وضعیتی بین درختان چنگالی و میان‌رو هر جمعیت مشاهده نگردید. ترسیم فضایی پراکنش هاپلوتیپ‌ها توسط آزمون‌های پرموتیشن، اثبات نمود که فاصله ژنتیکی با فاصله فضایی افزایش می‌یابد. بعلاوه اینکه وجود شیب جغرافیایی در ویژگی‌های ژنتیکی بوسیله آزمون مانتل ثابت گردید، به‌طوری‌که ضریب همبستگی بین ماتریس‌های فاصله ژنتیکی و جغرافیایی از نظر آماری معنی‌دار شد (R2= 116/0، P= 01/0). به‌رغم وجود ناهمگونی زیاد در سطوح تنوع و غنای آللی در میان جمعیت‌ها، هیچ تفاوت معنی‌داری بین درختان راش چنگالی و میان‌رو مشاهده نگردید.

کلیدواژه‌ها