تنوع ژنتیکی موجود در 27 ژنوتیپ سیاه تاغ از استانهای سیستان و بلوچستان، سمنان، یزد و کرمان در ایستگاه تحقیقاتی حسینآباد شهرستان قم در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سالهای 81-1376 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دو طرفه تفاوت معنیداری را میان ژنوتیپها از نظر صفات مورد مطالعه در سالهای مختلف نشان داد. واریانس ژنوتیپی، واریانس فنوتیپی و وراثتپذیری عمومی صفات در هر سال محاسبه گردید. وراثتپذیری صفات بر مبنای نتایج تجزیه مرکب دادهها بالاتر از میزان محاسبه شده بر اساس دادههای هر سال بود. میزان وراثتپذیری اکثر صفات مطلوب پایین و یا در حد متوسط بود. بنابراین در برنامههای اصلاحی و انتخاب باید از روابط همبستگی موجود میان صفات استفاده نمود. در سال اول ضرایب همبستگی فنوتیپی کلیه صفات با یکدیگر به جز با زندهمانی نهالها مثبت و معنیدار (01/0p<) بود. در سال سوم نیز ضرایب همبستگی ژنوتیپی اکثر صفات با یکدیگر مثبت و معنیدار بود. اکثر صفات مهم نظیر ارتفاع درختچهها، قطر تنه اصلی، قطرهای بزرگ و کوچک تاج پوشش در کلیه سالها با یکدیگر و در هر دو سطح فنوتیپی و ژنوتیپی همبستگیهای مثبت و معنیداری نشان دادند. همچنین ضرایب همبستگی فنوتیپی صفات در هر سال با صفات تحت بررسی در سالهای دیگر نیز محاسبه گردید. ارتفاع نهالها در سال اول با ارتقاع نهال و قطر تنه اصلی در سالهای بعد (بهجز قطر تنه در سال پنجم) همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد. ضرایب همبستگی بقا و زندهمانی نهالها در این سال با زندهمانی نهالها در سالهای بعد معنیدار نبود. بر اساس نتایج کلی این بررسی برای انتخاب درختچههای با ارتفاع بلند در سال پنجم، انتخاب بر مبنای همین صفت در سال اول و دوم و جهت انتخاب درختچههای با قطر تاج پوشش بزرگتر، انتخاب بر مبنای قطر تنه اصلی در سال اول را میتوان توصیه نمود