ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تنوع ژنتیکی درون و بین جمعیتهایی از آگروپیرون (Agropyron Gaertn.) با استفاده از نشانگرهای مولکولی RAPD
گونههای مختلف Agropyron در تولید علوفه در مراتع ایران نقش مهمی داشته و مقاوم به تنشهای محیطی هستند. در این پژوهش تنوع ژنتیکی جمعیتهای Agropyron desertorum، Ag. cristatum، Ag. pectiniforme و Ag. elongatum با استفاده از نشانگرهای RAPD مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور از 50 آغازگر تصادفی استفاده شد که از بین آنها 12 آغازگر نوارهای مشخص و با وضوح بالا تولید کرده و مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت 142 نوار چند شکل در محدودهی 200 - 3000 جفت باز تولید شدند. میانگین تنوع ژنتیکی درون جمعیتها براساس تنوع ژنی از 09/0 تا 30/0 برآورد گردید. بیشترین میانگین سطح این تنوع در جمعیت شماره 1550 از گونه Ag. cristatum با مقدار 30/0 و کمترین مقدار آن (09/0) در جمعیت شماره 225 از گونه Ag. elongatum مشاهده شد. این نتایج نشاندهنده تنوع زیاد در درون جمعیتهای مختلف اگروپیرون بود. میانگین تنوع ژنتیکی درون (HS) و کل (HT) بهترتیب 18/0 و 34/0 و میانگین درجه تمایز ژنی (GST) بین جمعیتها در تمام مکانها 47/0 برآورد شد. نتایج تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که تنوع ژنتیکی بین گونهها، بین جمعیتهای درون هر گونه و درون جمعیتها معنیدار بود. براساس این تجزیه، فقط 31/19 درصد از تنوع کل مربوط به تنوع بین گونهها بود. میزان 23/22 درصد آن به تنوع بین جمعیتهای درون هر گونه و 46/58 درصد آن مربوط به درون جمعیتها بود. تجزیه خوشهای براساس ضریب تشابه نی به روش UPGMA جمعیتهای مورد مطالعه را در چهار گروه قرار داد. جمعیتهای دو گونه Ag. desertorum و Ag. cristatumدر دو گروه مجزا قرار گرفتند. جمعیتهای دو گونه Ag. pectiniforme و Ag. elongatum در گروه دیگر قرار گرفته و از هم متمایز نشدند. در حقیقت این نشانگرها قادر به تمایز جمعیتهای این دو گونه نبودند. یک جمعیت از گونهAg. elongatum تشکیل یک گروه مجزا داد. برای گروهبندی ژنوتیپها از تجزیه به مؤلفههای هماهنگ اصلی نیز استفاده شد و نتایجی مشابه با تجزیه خوشهای حاصل شد. نتایج حاصل نشان داد که در بین و درون گونهها و جمعیتهای آگروپیرون تنوع زیادی وجود دارد که میتوان از آن در برنامههای اصلاح این گونه استفاده نمود.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_7940_f5f7861335411dd272fc4b1a95996b3f.pdf
2011-02-20
143
153
Agropyron
تنوع ژنتیکی
تجزیه خوشهای
نشانگرهای مولکولی
RAPD
علی
اصغری
ali_asgharii@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
علی اشرف
جعفری
aliashrafj@gmail.com
2
AUTHOR
مجید
شکرپور
3
AUTHOR
حمیدرضا
محمددوست چمن آباد
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تنوع در پروفیل پروتئینهای ذخیرهای بذر در دو گونه از گز روغنی (Moringa peregrina و M. oleifera)
گونههایی از جنس Moringa قادر به رویش در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری ایران هستند که با ارزشهای زیاد دارویی، غذایی، صنعتی و زیستمحیطی روز به روز بر اهمیت آنها افزوده میشود. با استخراج پروتئینهای ذخیرهای بذر از دو گونه از این جنس به نامهای Moringa peregrina و M. oleifera و استفاده از تکنیک SDS-PAGE، پروفیل پروتئینهای ذخیرهای بذر جمعیتهایی از این دو گونه مشخص گردید. باندهای تفکیک شده شمارهگذاری شدند بهطوری که براساس حضور یا عدم حضورشان در هریک از نمونههای مورد مطالعه بهترتیب، شماره صفر و یک به آنها داده شد. مجموع فاصله باندهای موجود در هر نمونه از مبدأ حرکت باندها از روی ژل نیز بهعنوان یکی از مشخصات مورد مطالعه در نظر گرفته شد. با استفاده از نرمافزار JMP ماتریس دادههای حاصل مورد تجزیه و تحلیل خوشهای قرار گرفتند. از دندروگرام حاصل نیز جهت مطالعه و دستهبندی نمونههای مورد مطالعه استفاده شد. پروفیل حاصل، تفاوتهای اساسی بین دو گونه مورد مطالعه را آشکار ساخت که نشان داد از این روش به خوبی میتوان جمعیتهای دو گونه مورد مطالعه را از هم تفکیک نمود. همین طور تنوع مناسبی از این نظر بین نمونههای مختلف گونه M. peregrina که بومی کشور ماست مشاهده گردید. به عبارت دیگر، نتایج حاصل نشان داد که با استفاده از این روش به خوبی میتوان جهت مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیتهای مختلف گونههای جنس مورینگا بویژه گونه بومی کشورمان که دارای ارزش ویژه دارویی است استفاده نمود.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_7941_30df6da9023404eb2fdcfaa32c5839b3.pdf
2011-02-20
154
164
گز روغنی
الکتروفورز
تنوع ژنتیکی
مورینگا
پروتئینهای ذخیرهای بذر
فرشته
اسدی کرم
asadi@rifr-ac.ir
1
LEAD_AUTHOR
حسین
میرزایی ندوشن
mirzaee@rifr-ac.ir
2
AUTHOR
میترا
امام
memam@rifr-ac.ir
3
AUTHOR
غلامرضا
بخشی خانیکی
bakhshi@pnu.ac.ir
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر انتخاب مصنوعی بر روی ساختار ژنتیکی جمعیتهای راش (Fagus orientalis Lipsky)
در این پژوهش اثر انتخاب مصنوعی بهعنوان یکی از مهمترین عملیات در مدیریت جنگل که در طی تنککردن و انتخاب درختان بذرگیری اعمال میشود بر روی ساختار ژنتیکی راش (Fagus orientalis Lipsky) بررسی گردید. در ده جمعیت راش در طول گستره جنگلهای خزری، ژنوتیپ درختان جمعیت با ده درخت مادری و بذرهایشان (هفت بذر به ازاء هر درخت) بهعنوان نسل بعدی براساس لوکوسهای میکروساتلایتی پلیمورف مقایسه گردید. در 2 جمعیت نیز بذرها و جوانههای درختان بدفرم و خوشفرم برای مطالعه اثر انتخاب درختان با در نظر گرفتن ویژگیهای فنوتیپی در مدیریت جنگل، بررسی شدند. تفاوتهای معنیداری در غنای آللی یا تعداد آللهای مشاهده شده (Na)، تعداد آللهای مؤثر (Ne)، تعداد آللهای نادر، هتروزیگوسیتی مشاهده شده (Ho) و مورد انتظار (He) بین درختان و نمونههای بذری هر جمعیت مشاهده شد. به علت ارتباط بین وجود آللهای نادر و فنوتیپ درخت، حذف درختان با در نظر گرفتن ویژگیهای فنوتیپیشان باعث کاهش تعداد آللهای نادر و تغییر فراوانی آللی میشود که منجر به کاهش توانمندی ژنتیکی آینده میگردد. به علت مزیت تکاملی بلندمدت اشکال ژنی نادر، فقدان آللهای نادر میتواند منجر به کاهش توانمندی جمعیتها برای سازگاری و نیز کاهش قدرت بقاء در برابر تغییرات محیطی شود. این تغییرات نشان میدهد که انتخاب یا تنککردن شدید ممکن است اثر زیادی بر ساختار ژنتیکی جمعیتهای راش در بلندمدت بگذارد. در حالی که بنظر میرسد جمعیتهای راش تحت تأثیر فعالیتهای تنککردن جزئی قرار نمیگیرند، بنابراین سیستمهای انتخابی (تکگزینی و گروهگزینی) سیستمهای جنگلشناسی مناسبی برای جنگلهای راش خزری هستند. این مسئله حاکی از کارایی سیاستهای مدیریت پایدار جمعیت با تأکید بر سیستم جنگلشناسی نزدیک به طبیعت و کاربرد روشهای جنگلشناسی آمیخته است.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_7944_23a60af9b4cedb3f9857e285c08a1e32.pdf
2011-02-20
165
180
Fagus orientalis Lipsky
انتخاب مصنوعی
میکروساتلایت
تمایز ژنتیکی
پروین
صالحی شانجانی
psalehi@rifr-ac.ir
1
LEAD_AUTHOR
جوزف جوانی
وندرامین
2
AUTHOR
محسن
کلاگری
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر القای موتاسیون بر قابلیت ترکیبپذیری عمومی و روابط صفات در اسپرس (Onobrychis viciifolia Scop)
در این مطالعه به منظور بررسی اثر القای موتاسیون توسط موتاژن شیمیایی اتیل متان سولفونات بر قابلیت ترکیبپذیری عمومی و روابط صفات در اسپرس، تعداد 40 ژنوتیپ موتانت نسل سوم به همراه 39 ژنوتیپ غیرموتانت از نظر خصوصیات مورفولوژیک و زراعی به مدت دو سال تحت شرایط مزرعه مورد بررسی قرار گرفتند. مقایسه میانگین به تفکیک سالها نشان داد که فامیلهای موتانت در سال دوم پس از استقرار کامل از عملکرد علوفه خشک و نسبت برگ به ساقه بیشتری نسبت به فامیلهای غیرموتانت برخوردار بودند. نتایج قابلیت ترکیبپذیری عمومی صفات نشان داد که موتاسیون مقادیر و دامنه قابلیت ترکیبپذیری عمومی، بیشتر خصوصیات را کاهش داد، در حالی که این شاخص برای برخی صفات نظیر نسبت برگ به ساقه افزایش یافت. تجزیه خوشهای روی مقادیر ترکیبپذیری عمومی در هر یک از جوامع موتانت و غیرموتانت منجر به 3 گروه مجزا گردید. براساس خصوصیات مهم برخی ژنوتیپهای موتانت (شمارههای 8، 10، 12، 20، 25، 26 و 36) و غیر موتانت (شمارههای 7، 8، 9، 10، 11 و12) برای توسعه واریته ترکیبی معرفی شدند. القاء موتاسیون رابطه بین برخی خصوصیات را تغییر داد. بهعنوان مثال همبستگی عملکرد علوفه خشک با تعداد شاخه فرعی در غیرموتانتها منفی بود، در حالی که این همبستگی در موتانتها مثبت بود. همبستگی درصد برگ با تعداد ساقه در بوته در موتانتها مثبت ولی در غیرموتانتها منفی بود. مقایسه تجزیه عاملها در دو جامعه نیز نشان داد که فامیلهای موتانت توانستند با تعداد عامل کمتری واریانس بیشتری را نسبت به فامیلهای غیرموتانت توجیه کنند. نتایج نشان داد که اگرچه جامعه موتانت و غیرموتانت مورد مطالعه منشأ یکسانی داشتهاند اما القاء جهش و انتخاب طی چند نسل توانسته است بر توان ترکیبپذیری و تا حدودی بر روابط بین صفات و عوامل پنهانی مؤثر بر آنها تأثیرگذار باشد.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_7945_92acc6eedfbd1d2e435612170ef60312.pdf
2011-02-20
181
198
اسپرس
ترکیبپذیری عمومی
موتاسیون
همبستگی
عملکرد علوفه
مرضیه
بقایی نیا
1
AUTHOR
محمد مهدی
مجیدی
majidi@cc.iut.ac.ir
2
LEAD_AUTHOR
آقافخر
میرلوحی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تنوع ژنتیکی و مقاومت به خشکی در اکسشنهایی از گونهAgropyron elongatum با استفاده از صفات مورفولوژیک و شاخصهای مقاومت به خشکی
این تحقیق به منظور ارزیابی صفات مورفولوژیکی و شاخصهای مقاومت به خشکی با استفاده از میانگین عملکرد علوفه 18 اکسشن Agropyron elongatum در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و دو محیط آبی (بدون تنش) و دیم (تنش) در ایستگاه تحقیقات اسلام آباد غرب (وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه) در سال زراعی 84-1383 اجرا گردید. براساس نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنیداری (05/0 p<) بین ارتفاع و تعداد پنجه در گیاه مشاهده شد. میانگین ارتفاع بوته 09/123 سانتیمتر، که اکسشنهای 17 با 132 سانتیمتر بیشترین و 14 با 8/112 سانتیمتر کمترین ارتفاع را داشتند. میانگین تعداد پنجه در بوته 51/80 بود که اکسشن 1 بیشترین (6/105) و اکسشن 13 کمترین (61/54) تعداد پنجه را داشتند. عملکرد علوفه با ارتفاع بوته (657/0+) و تعداد پنجه (797/0+) همبستگی مثبت و معنیدار داشت. فاصله آخرین میانگره با عملکرد علوفه (236/0-)، ماده خشک (415/0-)، طول برگ پرچم (313/0-) و تعداد پنجه (121/0-) همبستگی منفی نشان داد. شاخصهای میانگین هارمونیک، بهرهوری متوسط و میانگین هندسی بهرهوری در هر دو محیط آبی و دیم همبستگی معنیدار (01/0 p<) نشان داد. براساس مدل فرناندز اکسشنهای 10، 14 و 15 بهعنوان اکسشنهای برتر در گروه A قرار گرفتند. ضریب تغییرات محاسبه شده بین 91/5 تا 61/29 درصد برآورد گردید. اکسشنهای 1، 3، 8 و 9 بهعنوان برترین اکسشنها و اکسشنهای 13 و 14 بهعنوان ضعیفترین اکسشنها از لحاظ صفات مورد مطالعه شناخته شدند.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8040_56dcedefbeed8c13eb8adfcbd1d1b904.pdf
2011-02-20
199
213
آگروپیرون
عملکرد علوفه
تنش
خشکی
محسن
فرشادفر
farshadfarmohsen@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
فرزاد
مردای
2
AUTHOR
علی
محبی
3
AUTHOR
هوشمند
صفری
hooshmand@yahoo.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تنوع ژنتیکی در اکوتیپهای علفباغ ( (Dactylis glomerata L.با استفاده از نشانگرهای RAPD
تعیین تنوع ژنتیکی مواد گیاهی قبل از شروع برنامههای اصلاحی و مطالعات ژنتیکی ضروریست. در این مطالعه تنوع ژنتیکی درون و بین 15 اکوتیپ داخلی به همراه 7 اکوتیپ خارجی و 3 اکوتیپ با مبدأ نامشخص علفباغ با استفاده از نشانگرهای RAPD مورد مطالعه قرار گرفتند. از 40 آغازگر مورد ارزیابی، 8 آغازگر 73 نوار چندشکل تولید کردند. تعداد کل نوارهای چندشکل در درون اکوتیپها از 25 تا 49 نوار متغیر بود. میانگین تنوع ژنتیکی کل و درون اکوتیپها بهترتیب 291/0 و 181/0 و ضریب تمایز ژنی 378/0 برآورد شد. تجزیه واریانس مولکولی نیز نشان داد که بخش اعظم تغییرپذیری در درون اکوتیپها (28/78%) میباشد. براساس تجزیه خوشهای، 25 اکوتیپ علفباغ در 8 گروه مجزا قرار گرفتند. گروهبندی براساس دادههای مولکولی انطباقی با گروهبندی جغرافیایی اکوتیپها نداشت. در تجزیه به مؤلفههای هماهنگ اصلی، سه مؤلفه اول 48/59 درصد از تغییرات را توجیه کردند. گروهبندی اکوتیپها با استفاده از دو مؤلفه هماهنگ اول و دوم نتایج حاصل از تجزیه خوشهای را تا حدودی تأیید کرد. تجزیه خوشهای براساس دادههای مورفولوژیکی، اکوتیپها را به چهار گروه تقسیم کرد ولی تطابق زیادی بین نتایج حاصل از دادههای مورفولوژیکی و مولکولی مشاهده نشد. با توجه به نتایج بهدست آمده از این تحقیق، میتوان گفت تنوع ژنتیکی زیادی در درون اکوتیپهای علفباغ وجود دارد و در گزینش ارقام مطلوب میتواند مورد استفاده قرار گیرد. از اکوتیپهای با فاصله ژنتیکی بیشتر نیز میتوان به منظور تلاقی در جهت تولید نسلهای در حال تفرق، جمعیتهای پایه برای مکانیابی ژنها و بهرهمندی از پدیده هتروزیس استفاده کرد.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8079_547d9158b093cc75dd04f2d9a03bef42.pdf
2011-02-20
214
226
علفباغ
تجزیه خوشهای
تنوع ژنتیکی
نشانگرهای مولکولی
.RAPD
علی
اصغری
ali_asgharii@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
مجید
شکرپور
2
AUTHOR
حمیدرضا
محمددوست چمن آباد
3
AUTHOR
الهام
پناهی
4
AUTHOR
علی اکبر
ایمانی
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و مقایسه تنوع ژنتیکی سرخدار (Taxuss baccata L.) با استفاده از پراکسیداز شاخه و برگ
گونه سرخدار (Taxus baccata L.) از معدود سوزنیبرگان بومی ایران و باقیمانده از بقایای رویشهای دوران سوم زمینشناسی است. این گونه به علت بهرهبرداریهای مفرط و همچنین کند رشد بودن، امروزه با خطر انقراض مواجه است و پایههای باقیمانده آن دارای ارزش ژنتیکی بالایی هستند. وجود تنوع ژنتیکی در بین جمعیتهای یک گونه بهترین راهکارها را جهت حفظ تنوع جمعیتها و یافتن پایههای مادری برتر برای ذخایر بذری ارائه میکند. این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه تنوع ژنتیکی و پلیمورفیسم درونگونهای سرخدار براساس آنزیم پراکسیداز دو اندام شاخه و برگ، معرفی بهترین اندام جهت مطالعه تنوع ژنتیکی و شناسایی پایههای شاخص درختان سرخدار منطقه افراتخته زرینگل علیآباد استان گلستان با استفاده از آنزیم پراکسیداز انجام شد. جهت این بررسی نمونهبرداری همزمان از رویشهای دو ساله شاخه و برگ 42 پایه در قالب سه جمعیت انجام گردید. بلافاصله پس از نمونهبرداری، از آنها عصاره تهیه شد. اندازهگیری فعالیت کمی پراکسیداز با اسپکتروفتومتر و مطالعه کیفی با الکتروفورز به روش PAGE (پلیاکریلآمید ژل الکتروفورز) انجام گرفت. نتایج نشان داد که درختان سرخدار منطقه افراتخته تنوع ژنتیکی نسبتاّ خوبی دارند. از نظر فعالیت کمی اختلاف معنیداری در سطح احتمال 95 درصد بین شاخه و برگ مشاهده شد، بهطوری که این میزان در شاخه (066/0) بیشتر از برگ (020/0) بود. همچنین تعداد باندهای ایزوآنزیمی شاخه (12 باند) بیشتر از باندهای ایزوآنزیمی برگ (6 باند) بود. نتایج آنالیز خوشهای نیز گروهبندی بیشتری را در شاخه (12 گروه) نسبت به برگ (8 گروه) نشان داد. بنابراین اندام شاخه در مقایسه با اندام برگ از توانایی تفکیک و گروهبندی بالایی در بررسی تنوع ژنتیکی درختان سرخدار برخوردار است.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8080_a3e85f5a24d37d388ab9161014fa2c63.pdf
2011-02-20
227
238
تنوع ژنتیکی
سرخدار
پراکسیداز
شاخه
برگ
افراتخته
لیلا
کریمی
ll.karimi@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
داوود
آزادفر
azadfar.d@gmail.com
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کاریوتیپی تعدادی از جمعیتهای ارزن معمولی و ارزن دم روباهی
این تحقیق بر روی 15 جمعیت ارزن معمولی (L. Panicum miliaceum) و ارزن دم روباهی (Setaria italica L.) انجام شد. کاریوتیپ هر جمعیت در مرحله متافاز میتوز مطالعه و بررسی گردید. پارامتر طول کل کروموزوم (TL)، طول بازوی بلند (L)، طول بازوی کوتاه (S)، نسبت بازوها (AR)، شاخص سانترومری (CI)، اختلاف درصد طول نسبی بزرگترین و کوچکترین کروموزوم، شاخصهای نامتقارن بودن درون و بین کروموزومی (A1، A2) و درصد شکل کلی کاریوتیپ محاسبه گردید. تجزیه واریانس پارامترهای کروموزومی نشان داد که بین جمعیتها اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% وجود داشت که مؤید وجود تنوع کروموزومی و ژنتیکی در جمعیتهای مورد بررسی است. دامنه تغییرات طول کل کروموزوم در بین جمعیتهای مورد بررسی از 3/87 میکرومتر در جمعیت نجف آباد تا 3/238 میکرومتر در جمعیت بادرود متغیر بود. عدد پایه کروموزومی در تمام جمعیتهای مورد مطالعه 9 = x بود. از لحاظ سطح پلوئیدی، جمعیتهای ارزن معمولی همگی تتراپلوئید و ارزن دمروباهی دیپلوئید تشخیص داده شدند. براساس جدول دو طرفه استبینز اغلب جمعیتها در کلاس A1 و B2 قرار گرفتند که این امر بیانگر کاریوتیپهای نسبتاً متقارن میباشد.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8081_faf66dfbc9deed295271d4d2fb678704.pdf
2011-02-20
239
248
ارزن معمولی
ارزن دم روباهی
کاریوتیپ
مریم السادات
سلامتی
maryamsalamaty@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
حسین
زینلی
hoszeinali@yahoo.com
2
AUTHOR
مهدی
یوسفی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی پارامترهای ژنتیکی و ترکیبپذیری عمومی ژنوتیپهای فسکیوی بلند
با توجه به اهمیت ارزیابی قدرت ترکیبپذیری عمومی قبل از تهیه واریتههای ساختگی در گیاهان علوفه ای، تعداد 50 ژنوتیپ فسکیوی بلند در سال 1385 در یک خزانه پلیکراس کشت گردید. 50 ژنوتیپ پلیکراس حاصل جهت انتخاب والدین مناسب برای تولید واریته ساختگی در سال 1386 در یک مزرعه نتاج پلیکراس در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار ارزیابی گردیدند. صفات مختلفی در دو چین مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که بین ژنوتیپهای مورد مطالعه برای بیشتر صفات تفاوت بسیار معنیداری وجود داشت. عملکرد علوفه تر و خشک و مقاومت به زنگ در دو چین و تعداد ساقه دارای بیشترین ضریب تغییرات و طول خوشه، ارتفاع بوته و قطر یقه در دو چین دارای کمترین ضریب تغییرات بودند. توارثپذیری عمومی صفات تعداد ساقه، طول خوشه، ارتفاع بوته، عملکرد علوفهتر و خشک چین اول و دوم نسبتاً خوب بود. پیشرفت ژنتیکی برای تعداد ساقه و عملکرد علوفهتر و خشک چین اول و دوم خوب بود. براساس نتایج حاصل از تجزیه خوشهای قدرت ترکیبپذیری عمومی صفات مورد مطالعه، ژنوتیپهای فسکیوی بلند در 4 گروه قرار گرفتند. در تجزیه به مؤلفههای اصلی آثار GCA، سه مؤلفه اول در مجموع 80/78 درصد از کل تنوع را توجیه نمودند. با توجه به اینکه مؤلفه اول بیشترین نسبت واریانس توجیه شده را به خود اختصاص داده، بنابراین مهمترین صفت برای ارزیابی قدرت ترکیبپذیری عمومی ژنوتیپها و در نهایت انتخاب برترینها برای تولید رقم ساختگی، عملکرد علوفهتر و خشک، قطر یقه و تعداد ساقه میباشد. از نظر قدرت ترکیبپذیری عمومی، 9 ژنوتیپ برای صفت عملکرد تر و عملکرد خشک، 10 ژنوتیپ برای قطر یقه، 5 ژنوتیپ برای ارتفاع و 5 ژنوتیپ برای طول خوشه دارای بالاترین ارزش بودند. بنابراین ژنوتیپهای برتر در مورد مجموعه این متغیرها را میتوان بهعنوان والدین در تولید واریتههای ساختگی بهکار برد.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8272_93b352e7d23a9e8b696bf3dbb9349578.pdf
2011-02-20
249
266
فسکیوی بلند
ترکیبپذیری عمومی
آزمون نتاج پلیکراس
مرضیه
شاه نظری
1
AUTHOR
براتعلی
سیاسر
2
AUTHOR
سید مجتبی
خیام نکویی
3
LEAD_AUTHOR
رضا
محمدی
saliyoun@gmail.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر تنش شوری بر جوانهزنی و بنیه بذر در سه گونه سالسولا Salsola abarghuensis) (Salsola arbuscula, Salsola yazdiana,
در این تحقیق اثر تنش شوری بر جوانهزنی و بنیه بذر در سه گونه شورپسند سالسولا به نامهای S. abarghuensis, Salsola arbusculaو S. yazdianaمطالعه شد.این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 5 تکرار و با سطوح شوری0، 200، 300، 500 و 800 میلیمولار بر لیتر نمک NaClو مخلوط دو نمک شامل NaCl و Na2SO4 (به نسبت 70 و 30 درصد) انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش غلظت هر دو نمک (NaCl, NaCl+Na2SO4)درصد و سرعت جوانهزنی بذرها را در هر سه گونه کاهش داد. در هر سه گونه بیشترین جوانهزنی در محلول شاهد و mM 200 و کمترین جوانهزنی در غلظت mM800 با محلول NaCl+Na2SO4مشاهده شد. نتایج اثرات شوری بر رشد ریشهچه و ساقهچه مشابه جوانهزنی بذرها بود. بیشترین درصد جوانهزنی در محلول شاهد و 200 میلیمولار در هر دو تیمار نمک در گونه S. abarghuensis (94 و 89 درصد) و کمترین آن در گونة S. yazdiana(4/52 و 5/48 درصد) مشاهده شد. در مقابل بیشترین جوانهزنی (بیشتر از 30 درصد) در محلول 800 میلیمولار محلول دو نمک در گونه S. arbuscula مشاهده شد. آنالیز بافتهای هوایی گیاهان بالغ سه گونه مورد مطالعه نشان داد که میزان تجمع املاح سدیم و پتاسیم در S. abarghuensis خیلی زیادتر از دو گونه دیگر بود. ارتباط تجمع املاح در بافتهای گیاهی و خاک هر سه رویشگاه و نحوه مقاومت این گیاهان به شوری مورد بحث قرار گرفته است.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8277_39d5b75b2e9b5f8b3f4c06ff82dd9c20.pdf
2011-02-20
267
279
تنش شوری
جوانهزنی بذر
Salsola arbuscula
S. abarghuensisوS. yazdiana
اصغر
مصلح آرانی
amosleh@yazduni.ac.ir
1
LEAD_AUTHOR
غلامرضا
بخشی خانیکی
bakhshi@pnu.ac.ir
2
AUTHOR
نجمه
نعمتی
3
AUTHOR
مهدی
سلطانی
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تنوع در عملکرد و صفات مورفولوژیکی در جمعیتهایی از دو گونه از بروموس (Bromus tomentellus و Bromus persicus)
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی گونههای B. tomentellus و B. persicus تعداد 12جمعیت در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در شرایط آبی مورد ارزیابی قرار گرفتند. عملکرد و صفات مختلف مورفولوژیک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تفاوت بین میانگین دو گونه از نظر کلیه صفات بجز وزن دانه در خوشه و شاخص برداشت معنیدار بود. میانگین کل همه صفات بجز وزن هزاردانه در گونه B. persicus از میانگین صفات در گونه B. tomentellus بیشتر بود. جمعیت 68 (شمشک تهران) مربوط به گونه B. persicus با عملکرد 7157 کیلوگرم در هکتار علوفه خشک و 1059 کیلوگرم در هکتار بذر نسبت به بقیه جمعیتها برتری داشت. ضریب همبستگی بین عملکرد علوفه و بذر مثبت و معنیدار و رابطه این دو صفت با سایر صفات مشابه بود، بهطوری که هر دو صفت با تاریخ ظهور خوشه، ارتفاع بوته، تعداد ساقه و تعداد دانه در خوشه همبستگی مثبت و با وزن هزاردانه همبستگی منفی و معنیدار داشتند. با تجزیه خوشهای به روش Ward، جمعیتهای دو گونه بطور کامل از یکدیگر متمایز شدند. نتایج حاصل از تجزیه به مؤلفههای اصلی نیز گروهبندی به روش خوشهای را تأیید نمود.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8283_e784dde1a8ebf0a03bfee31bd2e47f00.pdf
2011-02-20
280
293
B. tomentellus و B. persicus
عملکرد علوفه
عملکرد بذر
تنوع ژنتیکی
تجزیه خوشهای
کلثوم
بیرانوند
1
AUTHOR
علی اشرف
جعفری
aliashrafj@gmail.com
2
AUTHOR
ابراهیم
رحمانی
3
AUTHOR
محمد
چمنی
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تجزیه علیت صفات مورفولوژیک مؤثر بر عملکرد علوفه در جمعیتهایی از جنس لولیوم (Lolium spp)
لولیوم به دلیل رشد و ایجاد پوشش سریع، خوشخوراکی، عملکرد علوفه زیاد، مقاومت در برابر سرما و ایجاد پوشش مناسب در ماههای سرد سال از اهمیت ویژهای برخوردار است. به منظور برآورد تنوع ژنتیکی و ارتباط بین عملکرد علوفه و صفات مورفولوژیک، شش جمعیت از سه گونه لولیوم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مطالعه شده و صفات تعداد پنجه، طول برگ، عرض برگ، ارتفاع و عملکرد علوفه خشک از چهار بوته در هر کرت آزمایشی اندازهگیری شد. پس از انجام تجزیه واریانس یک متغیره و تجزیه کوواریانس ترکیبهای دوگانه صفات، همبستگی ژنتیکی محاسبه گردید. همچنین با هدف تعیین اثرات مستقیم و غیرمستقیم صفات بر عملکرد علوفه خشک بوته تجزیه علیت انجام شد. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که بین جمعیتهای مورد بررسی از نظر تمامی صفات تنوع ژنتیکی وجود داشت. همبستگی ژنتیکی بین عملکرد علوفه خشک بوته با تعداد پنجه (84/0=r) در سطح 5% معنیدار بود. تجزیه علیت نشان داد اثر مستقیم صفت ارتفاع بوته بیشترین مقدار را در بین اثرات مستقیم متغیرهای مستقل بر عملکرد خشک بوته داشت. به نظر میرسد طول برگ با اثر مستقیم مثبت و زیاد به دلیل عدم همبستگی معنیدار با صفات دارای اثر مستقیم منفی (تعداد پنجه و عرض برگ)، مناسبترین صفت جهت اصلاح عملکرد جمعیتهای مورد بررسی باشد. این صفت میتواند بهعنوان معیار انتخاب در برنامههای اصلاحی برای بهبود عملکرد خشک بوته استفاده گردد.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8299_fde03b4f93ddeaef1515423246913ece.pdf
2011-02-20
294
304
صفات مورفولوژیک
تجزیه علیت
همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی
لولیوم
صادق
پورمرادی
spour272@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
حسین
میرزایی ندوشن
mirzaee@rifr-ac.ir
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
معرفی منابع ژنتیکی (پیش بهنژادی) جدید از شبدرهای وحشی ایران برای استفاده در سیستمهای زراعی
وجود تنوع در منابع کشت و زرع ازجمله علوفه، یکی از راهکارها در کشاورزی پایدار است. مقاله حاضر به منظور ارائه ژرمپلاسم جدید شبدر از گونههای مختلف و بررسی قابلیت بکارگیری این مواد در سیستمهای زراعی ارائه شده است. تعداد 108 توده از 13 گونه شبدر در سال 1385 در مزرعه کشت شدند. از این تعداد،30 توده از 10 گونه در سال دوم انتخاب و در قالب طرح دستهبندی یکطرفه کشت شدند. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنیداری را بین گونهها و بین تودهها برای صفات زراعی نشان داد. نتایج گروهبندی گونهها و تودهها توسط تجزیه دانکن به تفکیک صفات ارائه شده است. نتایج تجزیه رگرسیون نشان داد که 72% از تنوع طول ساقه، توسط صفات عادت رشد، نسبت برگ به ساقه و تعداد روز تا رسیدگی توجیه میشود. با توجه به نتایج تجزیه واریانس و تجزیه دانکن گونههای T. echinatum، T. purpureum، T. diffusum، T. hirtum و T. lappaceum بهترتیب نزولی از نظر تولید علوفه میتوانند در سیستمهای زراعی کشور بهعنوان گونههای جدید مورد استفاده قرار گیرند.همچنین چهار توده از گونههای T. echinatum، T. diffusum، T. purpureum جزء پر ارزشترین تودهها بعد از شبدر زراعی ایرانی قرار گرفتند.بذر تودههای دگرگشن در سیستم ایزوله و تودههای خودگشن بصورت باز، احیاء گردید و بذر تودههای برتر در حد مورد نیاز برای آزمایشهای بعدی تهیه گردید.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8300_98bfa629be8f72cff0761fc579c1e605.pdf
2011-02-20
305
317
شبدرهای وحشی
صفات زراعی
پیش بهنژادی
محمدرضا
عباسی
rabbasim@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
محمد
زمانیان
2
AUTHOR
فتح الله
نادعلی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تیمارهای پرایمینگ بر مقاومت به شوری بذور Schreb Festuca arundinaceaو L. Festuca ovina در مرحله جوانهزنی و رشد اولیه
امروزه پرایمینگ بذر به طور گسترده و توسعهیافته, جهت اصلاح جوانهزنی و سبز شدن گیاهچهها تحت تنشهای محیطی در گستره زیادی از گیاهان استفاده میشود. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا" تصادفی به منظور بررسی تأثیر دو روش NaCl پرایمینگ و هیدروپرایمینگ بر جوانهزنی و رشد اولیه بذور گونههای Festuca arundinacea وFestuca ovina در شرایط تنش شوری انجام شد. فاکتور اول شامل گونهها, فاکتور دوم پیشتیمارهای پرایمینگ (NaCl پرایمینگ با سه غلظت 15, 30 و 45 dS/m کلرید سدیم با زمان 24 ساعت, هیدروپرایمینگ با زمان 24 ساعت و بدون پرایمینگ یا شاهد) و فاکتور سوم سطوح مختلف تنش شوری (0, 5, 10, 15 و 20 dS/m) که بعد از پرایمینگ اعمال شدند. در همهی تیمارهای پرایمینگ درصد جوانهزنی, در سطوح بالای تنش شوری (10-20 dS/m) و سایر صفات مورد بررسی در سطوح مختلف شوری در گونه arundinacea .F اختلاف معنیداری با گونه F. ovinaداشتند. در هر دو گونه پرایمینگ باعث کاهش میانگین زمان جوانهزنی و افزایش درصد جوانهزنی, طول ریشهچه, طول ساقهچه, و شاخص بنیه در مقایسه با بذرهای شاهد یا بدون پرایمینگ شد. در کل با در نظر گرفتن صفات مختلف مورد بررسی در گونه F. arundinacea بذرها تحت دو تیمار NaCl پرایمینگ با غلظت 15 و 45 dS/m و در گونه F. ovina, تحت تیمار NaCl پرایمینگ با غلظت 45 dS/m عملکرد بالاتری نسبت به بذور دیگر تیمارها داشتند. بهطور کلی پرایمینگ بذر بهخصوص NaClپرایمینگ بهعنوان یک تیمار فیزیولوژیکی باعث افزایش عملکرد بذرهای این دو گونه در مرحله جوانهزنی و رشد اولیه تحت تنش شوری شد.
https://ijrfpbgr.areeo.ac.ir/article_8301_b850976e371034b2ea03f074fd261c8e.pdf
2011-02-20
318
328
NaCl پرایمینگ
هیدروپرایمینگ
تنش شوری
Festuca
جوانهزنی
رشد اولیه
بهمن
شاکرمی
1
AUTHOR
قاسمعلی
دیانتی تیلکی
dianatitilaki@yahoo.com
2
LEAD_AUTHOR
مسعود
طبری
masoudtabari@yahoo.com
3
AUTHOR
بهزاد
بهتری
4
AUTHOR